نوشته هایی با فرمت مردم

دست نوشته های یک تکنسین معماری

نوشته هایی با فرمت مردم

دست نوشته های یک تکنسین معماری

شهید: کاظم بیک پور شورکی

فرزند: غلامرضا

شماره پرونده:4436/62                                   کد شناسایی: 1135942

محل دفن: گلزار شهدای شهیدیه میبد

 

وصیت نامه رزمنده شهید: کاظم بیک پور

4436/62/1/ش

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام پاسدار حرمت خون شهیدان، برحسب وظیفه که به عهده هر فرد مسلمان است که باید قبل از مرگ وصیت کند و اینجانب محتاج به رحمت پروردگار این چند جمله را به عنوان وصیت نامه در این ورقه ذکر می کنم به امید اینکه خداوند ما را از سربازان امام زمان (عج ) قرار دهد و با اینکه در خود هیچ لیاقت شهادت در راه خدا نمی بینم ولی ناامید نیستم و آگاهم که خداوند توبه پذیر است.

پدر و مادر عزیزم و برادران سخن امام امت را فراموش نکنید که فرمود ما امروز به انتظار شهادت نشسته ایم تا فردا فرزندانمان در مقابل کفر جهانی با سرافرازی بایستند و با مسئولیت استقلال واقعی را در تمام ابعادش به دوش کشند و با افتخار پیام رهایی مستضعفین را در جهان سر دهند.

پدر و مادر، برادران و دوستان همینطور که تا به حال در جهت اطاعت از خدا و رسولش و ائمه اطهار و ولایت فقیه بوده اید همچنان به راه خود ادامه دهید که سعادت دنیوی و اخروی شما در همین اطاعتها است.

پدر و مادر عزیزم و همچنین برادرم با اینکه در طول این چند سال شماها را خیلی اذیت کردم چند تقاضایی از شماها دارم اول اینکه از بنده راضی باشید، دوم اینکه از تمام فامیلها، همسایگان، دوستان و همشهریان بخواهید که از بنده راضی باشند و هرچه بدی از من دیده اند حلال کنند، سوم اینکه به جان امام دعا کنید و از خداوند تبارک و تعالی بخواهید تا بر عمر پربرکتش تا ظهور مهدی ارواح العالمین له الفداء بیفزاید، چهارم اینکه اگر خواستید برایم گریه کنید به یاد و برای مظلومیت حسین ( ع ) و یارانش گریه کنید.

امضاء: فرزند ناقابل شما کاظم بیک پور


 

شهید: محمدرضا بیک پور شورکی

فرزند: علی

شماره پرونده: 3561/66                                             کد شناسایی: 1135943

محل دفن: گلزار شهدای شهیدیه میبد

 

وصیتنامه رزمنده شهید محمدرضا بیک پور

3561/66/1/ش

بسم الله الرحمن الرحیم

« و قد خسر الذین کذبوا بلقاء ا. . . و ما احیا الدنیا الاحب و لهو و لدار الاخره خیر للذین یتقون »

« آنهایی که لقای خدا را دروغ پنداشتند جداً زیان کردند زندگی دنیا چیزی جز بازی و سرگرمی نیست برای آنها که تقوا پیشه کنند سرای آخرت بهتر است ».

الان که دارم این وصیت نامه را می نویسم هیچ دلبستگی به دنیا ندارم و فقط به امید خدا به جبهه می روم و برای مسلمین، برای پیروزی مسلمانان به رهبری زعیم عالی قدر حضرت آیت ا. . .  العظمی، نایب الامان، الامام خمینی، خداوند انشاا. . . اعمال ما را قبول کند و این جان ناقابل ما را که از خود اوست قبول کند که در راه اسلام فدا کنیم. انشا ا. . .

فقط چند تذکر کوتاه می دهم:

1ـ از پدر و مادر عزیزم که از اول مرا به بادی اسلام آشنا کردند و توانستم بفهمم که برای چه به دنیا آمده ام، از آنها می خواهم که مرا ببخشند که نتوانستم در مقابل زحمات آنها کوچکترین جبرانی بکنم.

2ـ از برادران و خویشاوندان می خواهم که در راه اسلام و اعتلای کلمه حق گام بردارند و هیچگاه از خود سستی راه ندهند و دست توسل به امامان ( ع ) و دعا و قرآن بردارند و برای من حقیر هم طلب مغفرت کنند.

3ـ از عموم مردم می خواهم که در برابر سختیها بایستند و به یاد آورند شعب ابوطالب را در زمان صدر اسلام که چه سختیها بر مردم گذشت و از روحانیت اصیل و ولایت فقیه پشتیبانی کنند و زحمات روحانیون را ارج نهند، مردم شهرستان اگر فساد اخلاقی و فکری پیدا شود و کم کم جوانان مسلمان ما به انحراف کشیده می شوند و در آخر سرسپرده شرق یا غرب می شوند و هرچه بیشتر تقوا پیشه کنید. و از برادران همسنگران دانش آموزم می خواهم که راه مرا ادامه دهید و با جدیت بیشتر درس بخوانید و از عموم مردم تقاضا دارد تا آخرین قطره خونشان دفاع کنند و بدانند که خدا برای هدایت و اداره اجتماع نخست پیامبران و بعد امامان معصوم ( ع ) و بعد در زمان غیبت امام زمان ( عج ) به فقها که جانشینان امام زمان هستند حکومت و ولایت داد. و در پایان می خواهم که اگر حقی از کسی از طرف من ضایع شده و یا کوچکترین برخوردی با کسی داشته ام ببخشند و حلالم کنند.

خدایا امام ما را نگه دار و بر عمرش بیفزا، خدایا امید امام و مردم یعنی آیت ا. . . منتظری و علمای بزرگ که دلشان به حال این اسلام می سوزد و برای اسلام و خدمت به مسلمین نگهدار.

والسلام

مورخه:12/1/1366

وصیتنامه برادر حقیر شما محمدرضا بیک پور

 


شهید: جمال بیکی شورکی

فرزند: ابوطالب

شماره پرونده:6681/65                                                  کد شناسایی: 1136259

محل دفن: گلزار شهدای شهیدیه میبد

 

وصیت نامه شهید جمال بیکی

6681/65/1/ش

بسم رب الشهداء

« و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون »

« بدانید آنها که در راه خدا شهید شدند زنده اند و در نزد خدا روزی می خورند ».

به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و درهم کوبنده ستمگران و با سلام بر منجی عالم بشریت حضرت مهدی ( عج ) و سلام بر نائب بر حقش امام خمینی و با سلام بر ابراهیم خلیل ا . . . و سلام بر موسی کلیم ا. . . و سلام بر علی ولی ا . . . و با سلام بر حسین سالار شهیدان، سلام بر حسینی که معلم پویندگان راه عشق است، عشق به ا . . . عشق به تنها معبودی که خریدار جان انسانهای مؤمن است.

ای آسمانها شاهد باشید که چگونه دوباره یاران حسین حماسه عاشورا ( را ) زنده کردند، حماسه ای که منجر به ( از ) هم پاشیده شدن حکومت یزید و یزیدیان شد.

سلام بر شهیدان، شهیدانی که عاشق بودند و عاشق وار به معشوق پیوستند. سلام بر علی اکبرها، علی اصغرها، حبیب بن مظاهرهای زمان، سلام بر آنها که دیوانه وار راه عشق به ا . . . را پیمودند و به معشوق واقعی رسیدند. سلام بر معلولین اسلام، بر آنها که شاهد عینی عاشورای زمان ما هستند، معلولینی که با نثار دست و پای خود حماسه عاشورا را به جهانیان صادر کردند. سلام بر خانواده های مفقودین که پیکر پاک فرزندانشان مانند بانوی هر دو جهان فاطمه زهرا ( س ) بی شمع و نشان است.

و با سلام بر خانواده اسرا، بر شما که فرزندانتان همچون موسی بن جعفر در زندانهای بعثیون عراق زجر می کشند و استقامت می کنند و مانند اسیر شدن زینب حماسه عاشورا و اهل بیت امام حسین را به جهانیان صادر می کنند.

سلام بر رزمندگان، این شیران روز و زاهدان شب، رزمندگانی که به حق سربازان واقعی امام زمان ( عج ) هستند، آنهایی که به جز عشق به سرور و سالار شهیدان عشق به شهادت معبودی دیگر ندارند و سلام بر شما امت قهرمان و دلیرپرور ایران، شما امتی که در همه صحنه های انقلاب حاضر بودید و هستید، بر شما امتی که به حق از یاران ابا عبدا . . . الحسین ( ع ) هستید و سلام بر امام جمعه دیارمان حضرت آیت ا . . . اعرافی و سلام بر شما امت دلیر شهیدپرور میبد به خصوص شما مردم شهیدیه.

چند پیام برای خانواده ام دارم:

مادرم ! سالهاست که حدیث آشنایی حماسه کربلا را می شنوی، حماسه شهادتهای عزیزان را، حماسه عروجهای خونین پاکان روزگار و اکنون در این زمان عاشورایی دیگر برپا شد و زمین شاهد کربلایی دیگر است. کربلائیان به پا خواستند تا با پیروی از سرورشان سید کربلا حق را زنده کنند و به جهانیان ارائه دهند و مادرم ! اکنون دلیر مردان این امت در ادامه راه شهدای پاکبازمان دلاورانه بر خصم کافر یورش می برند و هر روز حماسه ای نو می آفرینند و انشا ا. . . راه کربلای حسین باز می شود و خانواده های معظم شهدا پیشاپیش امت دلاورمان خاک آن سرزمین مطهر را سورمه چشم می سازند و با مولایشان به راز ونیاز می نشینند. مادر عزیز و مهربانم ! هیچ وقت نتوانستم جبران محبتهای تو را بکنم و خودم می دانم فرزند خوبی برای شما نبودم، مادرم اگر یک وقت نتوانستی فراق مرا تحمل کنی بیاد آور حماسه عاشورا، ام البنین مادر ابوالفضل و مادرهای داغدیده دیگر را به یاد آور، مادرم از تو حلال بودی می طلبم.

پدر بزرگوارم ! در طول زندگی کوتاهم هیچ وقت زحمت های شب و روزت را فراموش نکردم به خاطر تربیت و بزرگ کردن من و از اینکه به وظیفه پدری خود نسبت به فرزند چون نام نیکو و تربیت سالمی که برای من انجام دادی تشکر می کنم، پدرم می دانم در طول زندگیم فرزند خوبی برایت نبودم که می خواهم مرا حلال کنی.

برادران عزیز و بزرگوارم از شما می خواهم راه مرا ادامه دهید و در شهید شدن من خم به ابرو نیاورید، از شما می خواهم حقیقت را به برادرهای کوچکم بگوئید و به آنها نگوئید که جمال به مسافرت رفت، نگویید که برمی گردد، به آنها بگویید برای چه عکس برادرت را بزرگ می کنیم، به آنها بگویید برادرت برای حفظ اسلام و دفاع از اسلام و قرآن به شهادت رسیده است، بگذارید تا قلب کوچک برادرم ترک بردارد، بگذارید تا کینه مزدوران بعثی در دل برادرم بماند.

پیامم به خواهرانم این است که با درس خواندن خود مشت محکمی بر دهان استکبار جهانی بزنید و زینب وار پیام عاشورا را صادر کنید. پیامم به مردم این است که آرزوی بچه ها را در دلشان خفه نکنند، بگذارید به جبهه بروند، ما اهل کوفه نیستیم که حسین را تنها بگذاریم، ما امام را تنها نمی گذاریم و تا آخرین قطره خونمان می جنگیم و از مردم می خواهم بیشتر از پیش به جبهه ها کمک کنند.

پیامم به دوستانم این است که راه شهدا را ادامه دهند. از مسئولین می خواهم که کاری کنند که مردم از آنها راضی باشند، نه خودشان از خودشان.و دیگر اینکه از مال دنیا چیزی ندارم و از این بابت خوشحالم، از همه آشنایان و دوستان می خواهم که به بزرگی خودشان حلالم کنند به خصوص دوستان عزیز و گرامیم و از خانواده ام می خواهم در شهید شدنم در جامعه گریه نکنند که دشمن شکست خورده خوشحال می شود، انگار که مجلس عروسی من است و من به حجله عروسی می روم.

« اللهم الرزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک »

حتی الامکان روز پنج شنبه مرا به خاک بسپارید.

عاشقان سر شوریده به پیکر عجب است

دادن سر عجب، داشتن سر عجب است

تیغ بارد اگر آنجا که بود جلوه دوست

تن ندادن به وفا دردم خنجر عیب است

پدر و مادر عزیز لحظه وداع چقدر شیرین است، به شیرینی عسل و از همه شما عفو و بخشش می خواهم.

امضاء: جمال بیکی


 

شهید: عبدالحسین پورحیدری میبدی

فرزند: علی بمان

شماره پرونده: 5949/61                                         کد شناسایی:1150480

محل دفن: گلزار شهدای روضه رضوان میبد

 

وصیت نامه شهید عبدالحسین پور حیدری میبدی

5949/61/1/ش

بسم رب الشهدا و الصدیقین

« ان الذین آمنوا و الذین هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله اولئک یرجون رحمه الله و الله غفور رحیم »

« همانا آنانکه ایمان آوردند و هجرت کردند و جهاد کردند در راه خدا امید دارند رحمت خدا را و خدا است آمرزنده و مهربان ».

« ولا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیا و لکن لا تشعرون »

« نگویید آنانکه در راه خدا کشته شده اند مردگانند بلکه زندگانند و شما نمی فهمید و درک نمی کنید ».

اینجانب عبد الحسین پور حیدری که موفق شدم و این لیاقت نصیبم شد که در جبهه حق علیه باطل شرکت کنم لازم دانستم چند کلمه را به عنوان وصیت روی کاغذ بیاورم و حالا که عملیات نزدیک است و به امید خدا می رویم تا آخرین ضربه را بر صدامیان کافر و مزدوران منطقه وارد بیاوریم و رزمندگان اسلام همگی برای حمله لحظه شماری می کنند تا در آینده نزدیک راه کربلا برای مسلمانان ایران و جهان باز کنند انشاالله. و از ملت مسلمان ایران می خواهم که دعا برای امام امت را فراموش نکنند و برای پیروزی رزمندگان اسلام دعا کنند و این دعاها است که انشا الله در آینده نزدیک به مرحله اجابت خواهد رسید و راه کربلا و سپس قدس را به روی مسلمانان جهان باز خواهد کرد و این کار به مقاومت شما ملت رزمنده در مقابل کمبودها و نارساییها و همچنین رفتن جوانها به جبهه های حق علیه باطل بستگی دارد که می تواند ضامن پیروزی نهائی اسلام باشد که انشا الله فراموش نمی کنید و به سخنرانیهای امام امت و دیگر روحانیون متعهد عمل کنید که اینها بودند که ما را بیدار کردند و از زیر بار ذلت بیرون آوردند. به دستورات و احکام اسلام و قرآن عمل کنید بدانید که این راه را با چشم بصیرت شناختم و رفتم که اگر خداوند انشاالله لطف و مرحمت خودش را شامل حالم نمود شما صبر و استقامت را پیشه خود سازید و برای من عزاداری نکنید بلکه برای سرور شهیدان امام حسین و 72 تن از یارانش عزاداری کنید که ما هرچه داریم از حسین است و بدانید که تمام امامان و ائمه طاهرین شهید شدند به خاطر اسلام تا اسلام را گسترش دهند و من هم به یاری خداوند بزرگ و به تواناییم انجام وظیفه کردم و از شما ملت شهیدپرور می خواهم که در پشت جبهه برای پیشبرد انقلاب کمک کنید و تا انشاالله پرچم لا اله الا الله در جهان طنین نیفکنده است از جا ننشینید و در پایان از مادر و همسر و برادرم می خواهم که اگر خطائی در زندگی از من سرزده است من را ببخشند و از برادران سپاه مخصوصاً پسر عمه ام کریم زاده و همچنین از مردم حلال بودی می طلبم.

به امید پیروزی اسلام بر کفر جهانی

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار

والسلام

امضاء: عبدالحسن پورحیدری


شهید: محمدرضا پور خاتمی فیروزآبادی

فرزند: بمانعلی

شماره پرونده: 2615/63                           کد شناسایی: 1150458

محل دفن: گلزار شهدای محمودآباد میبد

 

وصیت نامه شهید محمد رضا پورخاتمی

2615/63-1/ش

بسم الله الرحمن الرحیم

انا لله و انا الیه راجعون

اکنون که آخرین ساعت های عمر من سپری می شود با خاطری آسوده وعشقی سرشار از ایمان وصیت خود را اعلام میدارم.

شما را وصیت می کنم به تقوی ( تقوی را حضرت علی ( ع ) در نهج البلاغه برای همه بیان می کند ) و این که نپرستید مگر او را ( خدا را ).

زندگی واقعی پس از این جهان هست و باید بدانید که انسان هر چند در این دنیا رنج بکشد و ناراحتی تحمل کند این سرا فناپذیر است ولی آخرت فنایی در آن راه ندارد و چه نیکوکار و چه بدکار همه در جهانی که همه می روند جاوید خواهند ماند پس چه خوب است که انسان جاوید در بهشت باشد و خدا از او راضی و این کار میسر نمی شود مگر عمل کردن به دستورات مقدس اسلام،  هرگاه خیلی یا خیلی خوشحال شدید به قبرستان بروید و تا می توانید از ذکر خداوند غافل نباشید، شما را وصیت می کنم به نماز به صبر وپایداری در مقابل گناه و مشکلات.

پدر و مادر مهربانم و خواهر زحمت کشم شما حق بزرگی بر من دارید و از شما تمنا می کنم از صمیم قلب مرا حلال کنید. شما نیز از طریق نماز و دعا خدا را ملاقات کنید و توشه ای از این عمر کوتاه برگیرید توبه کنید که خدا توبه پذیر و مهربان است خدا خیلی مهربان است به حدی که نمی توان تصور کرد الان که چیزی به مرگ فاصله ندارم آرزو می کنم که ای کاش خوبی های بیشتری می کردم تا می توانید شما اخلاق اسلامی و عمل صالح انجام دهید و صبر کنید و بدانید که همه از کرم خدا روزی می خورند. هیچگاه از رحمت خدا ناامید نشوید او بندگانش را رزق می دهد.

پدر و مادر و خواهر گرامیم رنج های شما برای من زیاد بود خدا به شما اجری بزرگی می دهد. مرا حلال کنید و صبور باشید و در مرگ من گریه نکنید، نعش مرا اگر امکان دارد بگیرید و در حسینیه شهدا به خاک بسپارید و از تمام اهالی میبد به خصوص اهالی فیروزآباد و اکبرآباد و محمودآباد خواهش می کنم که مرا ببخشید و مرا حلال کنید و دانش آموزان و همکلاسان هر چه کردید درس را بخوانید برای شما توفیق عبادت و اطاعت از الله را آرزو می کنم.

 


شهید: محمدحسن پورغلامی رکن آبادی

فرزند: اکبر

شماره پرونده:6038/61                                      کد شناسایی: 1152463

محل دفن: گلزار شهدای رکن آباد میبد

 

وصیت نامه شهید محمدحسن پورغلامی رکن آبادی

6038/61/1/ش

بسم الله الرحمن الرحیم

   « ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل لله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون »

«  گمان مبریدآنان را که در راه خدا شهید شده اند مرده اند خیر آنان زنده اند و درنزد خداوند روزی می خورند».

با سلام و درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب اسلامی که ما را از دوران ضلالت بار پهلوی نجات داد و راه حرکت به سوی لقاء الله را به مردم نشان داد و با سلام به پدر و مادر و برادران و خواهران عزیزم که هم اکنون چند روزی دیگر برای حمله به مزدوران بعثی که آلت دست ابرقدرتها است باقی نمانده چند کلمه ای به عنوان وصیت می نویسم تا شاید پیامی باشد برای تداوم انقلاب.

پدر و مادر عزیزم و همچنین برادران و خواهران خوبم ! هیچ گاه یاری به رهبر و انقلاب را فراموش نکنید و همیشه او را سرمشق قرار دهید که او نیز از تبار پاک رسولان و امامان است. همیشه گوشتان به سخنان گوهر بار او باشد و سعی کنید سخنان او را در زندگی خود مو به مو پیاده نمایید و پیرو او باشید که پیروی از او به سعادت رسیدن است.

مادر و خواهران عزیزم ! حجابتان را کاملتر و بهتر کنید که این خود مشت محکمی است بر دهان ضد انقلاب. نمازهایتان را ترک نکنید و حتماً اول وقت به جای آورید. قرآن را بسیار بخوانید و دستورات آن را عملی نمایید. با شایعه پراکنی مبارزه کنید و از شیوع آن جلوگیری کنید.

 پدر و مادر و برادران و خواهران خوبم ! حتماً به مسجد بروید و نماز را به جماعت بخوانید. تا می توانید همیشه امام را دعا کنید تا خداوند او را از گزند حوادث تا ظهور مهدی ( عج ) نگه دارد و همچنین تمام رزمندگان اسلام را دعا کنید که دعاهای مردم در اینجا نقش بسزایی دارد و تمام پیروزی ها در اثر این دعاها است.

شما مادر عزیزم ! اجر مرا در نزد خدا از بین نبرید. فکر کنید که شب عروسی من است و همان طور خوشحالی کنید و با گریه خود دشمن را شاد نکنید. به امید پیروزی اسلام ومسلمین، به امید به اهتزاز درآوردن پرچم اسلام در کلیه بلاد کفر.

بار دیگر از پدر و مادرم تقاضای عفو و بخشش دارم چون خیلی شما را اذیت کردم و همچنین از برادرانم و خواهرانم می خواهم من را ببخشند چون در دوران کوچکی ( آنها را ) اذیت کرده ام.

در پایان از برادران و رفیقان خود می خواهم که ادامه دهنده راه شهدا باشند و در یاری اسلام و قرآن کوشا بوده و پوزه صدام و آمریکا و آمریکاها را به خاک بمالند تا دیگر نتوانند به کشورهای اسلامی و مستضعف حمله کنند و از رفیقان خود می خواهم که اگر از من دلسردی داشته اند و آزار و اذیتشان کرده ام مرا به بزرگی خودشان ببخشند. از برادران و خواهران گرامی و ( با ) ایمانی که در مراسم تشییع جنازه من و دیگر برادران شرکت کرده اند امیدوارم که خداوند به آنها پاداش و اجر عظیم بدهد.

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار

والسلام

امضاء: محمد حسن پور غلامی


 

شهید: محمد پور محمود آبادی

فرزند: محمدعلی

شماره پرونده: 2642/60                                               کد شناسایی: 1153550

محل دفن: گلزار شهدای محمودآباد میبد

 

وصیت نامه شهید محمدپور محمودآبادی

2642/60/1/ش

بسم الله الرحمن الرحیم

   « ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل لله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون »

« یا ثار الله وبن ثاره، انا لله و انا الیه راجعون »

« گمان نکنید کسانی که در راه خدا کشته می شوند مرده اند بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی می خورند ».

سلام به امام زمان ( عج ) و نائب بر حقش حسین زمان رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی و سلام بر سرور شهیدان رهبر آزادگان امام حسین و پیروان راه او از عاشورای و از کربلای بغداد تا کربلاهای ایران و تا انقلاب مهدی و سلام بر شهیدان گلگون کفن فتح سراسری و سلام بر شما برادران و خواهرانم که در این مجلس نشسته اید و از شما عذر می خواهم که مزاحمتان شده ام و مرا ببخشید که به چند جمله ای از سخنانم گوش می دهید.

برادرم تو باید کاری حسینی کنی و به یاری حسینیان زمانت بشتابی و تو هم ای خواهرم باید کاری زینبی کنی بیاری زینبیان زمانت برخیزی که اگر تو برادر و خواهر این کار کردی رهبرت را یاری کرده ای و دست بیعت به ولایت فقیه داده ای و انقلاب را به پیروزی نهائی می رسانی و دیگری آنکه در پشت جبهه متحد باشید و دولت و رئیس جمهور و مجلس را یاری کنید که از خودتان می باشد و کوچکترین ضربه ای بخواهند به این انقلاب بزنند با مشتهای گره کرده خود و ندای الله اکبر در نطفه خفه کنید و سلام بر تو ای پدر و مادرم امید است که مرا ببخشید و همیشه خوشحال باشید که لیاقت داشتید چنین فرزندی تربیت کنید و با شهادت من مبادا دل دشمنان را خوشحال کنید شما باید چشم این کوردلان را کور کنید و امام زمان را از خود خشنود کنید و رهبر انقلاب را و مرا ببخشید.

و السلام علی من اتبع الهدی

25/12/1360

امضاء: محمد پور محمودآبادی


 

شهید: محمدحسن تقی نسب شورکی

فرزند: محمد تقی

شماره پرونده:8297/65                                     کد شناسایی:1169577

محل دفن: گلزار شهدای شهیدیه میبد

 

وصیت نامه شهید محمدحسن تقی نسب

8297/65-1/ش

بسمه تعالی

به نام ا . . . پاسدار حرمت خون شهیدان و با سلام و درود فراوان به پیشگاه یگانه منجی عالم بشریت ولی عصر امام زمان ( عج ) و فریادرس مظلومان و نائب بر حق ایشان امام خمینی و با سلام و درود به ارواح پاک شهدای جنگ تحمیلی و خانواده های معظم مفقودین و معلولین و اسرا و با سلام و درود فراوان به امت همیشه در صحنه شهید پرور میبد خصوصاً امام جمعه محترم دیارمان حضرت آیت الله اعرافی. به عنوان برادر کوچک و حقیر شما چند کلمه ای وصیت می کنم باید بگویم من کوچکتر از آن هستم که برای شما پیام بدهم ولی به عنوان برادر کوچکتر شما این چند تذکر را از من گناهکار بپذیرید:

تذکر اول این که همیشه پشتیبان این رزمندگان و یاری کننده امام باشید و نگذارید که دشمن در بین شما نفوذ کند و همیشه با شرکت فعال خود در صفوف نماز جمعه وحدت خود را انسجام بخشید و هرگز در هرکجا که هستید خدا را فراموش نکنید و از او غافل نشوید و تا آنجایی که می توانید در نماز جمعه و جماعت شرکت کنید و تذکر بعدی من به برادران و دوستانم این است که همیشه به جبهه بیایند و در راه اسلام و قرآن جان خود را بدهند اگر چه برای مادران آنها سخت و جانگداز است ولی شهادت در راه خدا بسیار مایه خوشبختی و افتخار است که خدای عالمیان آنها را نصیب ساخته است و در پایان می خواهم بگویم که اگر گاهی در میان دوستان خودم کاری ناشایسته و بدی انجام داده ام به بزرگی خود مرا ببخشید و حالا وقت آن رسیده که با هم کنار بیاییم و همدیگر را ببخشیم و می خواهم که به معلمان گرامیم بگویم که اگر از بنده ناراحتی داشته اند آنها نیز به بزرگی خود مرا ببخشند. و در آخر پیامم به پدر و مادران شهدا این است که در برابر تمام سختیها صبر کنند که انشاالله خداوند تبارک و تعالی به آنها اجر عظیم و صبر بزرگی به آنها عنایت فرماید و در آخر از پدر و مادرم می خواهم به بزرگواری خود تنها فرزندشان که امانتی است از جانب خدا که به آنها داده است و شما آن امانت را خوب تحویل دادید ولی می خواهم که اگر از من بدی و یا سرزنشس دیده اید حتماً من را ببخشید و به خواهران و برادرانم پیامم این است که به درس خود ادامه دهند و هیچ وقت مدرسه را ترک نگویند تا خون شهیدان پایمال نشود و از تمام خواهران می خواهم که در حفظ حجاب خود تمام سعی و کوشش خود را به کار برند که مبادا چشم نامحرمی به قصد شهوت به آنها بیفتد و وقتی که دشمنان اسلام بفهمند که حفظ حجاب در ایران به خوبی پیش می رود به خود می لرزند و دلسرد می شوند و ما نباید شعار همیشگی مرگ بر آمریکا و خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار فراموش کنیم.

خداحافظ

مورخ 15/10/1365

محمد حسن تقی نسب

 


شهید: جعفر جعفرزاده فیروزآبادی

فرزند:حجی محمد

شماره پرونده: 6048/62                                        کد شناسایی:1184111

محل دفن: گلزار شهدای فیروزآباد میبد

 

وصیت نامه شهید جعفر جعفرزاده

بسم الله الرحمن الرحیم

6048/62-1/ش

« و قاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم و لا تعتدوا ان الله لایحب المعتدین »

« پیکار کنید در راه خدا، آنان را که پیکار می کنند با شما و از حد تجاوز نکنید که خدا دوست ندارد تجاوزگران را » .                                                                                                            ( بقره 189 )

به نام خدا و با درود به ولی عصر ونایب  او خمینی کبیر وامت شهیدپرور و حزب الله ایران وسلام به والدین عزیزم که توانستند فرزندی را تربیت و بزرگ کنند که شایستگی شهادت درراه خدا داشته باشد. ملت مسلمان ! شهید پیرو و دنباله رو می خواهد وخون شهید پیام دارد ومهم ترین پیام آن اطاعت وپیروی از اسلام عزیز و حفظ انقلاب اسلامی است واین بدون اطاعت از رهبران اصیل آن یعنی روحانیت ممکن نیست. بنابراین هر شهیدی که به شهدای اسلام وانقلاب اضافه می شود باید پیوند خود با روحانیت واصل مهم ولایت فقیه مستحکم تر نمایید و آگاه وهوشیار باشید که هدف و نوک حمله ضد انقلابیون اعم از خارجی وداخلی متوجه روحانیت است بنابراین با حضور همیشگی خود در صحنه مانند گذشته بلکه بهتر از آن به تنگ نیایید که امتحان خداوند سخت است چنان که در قرآن می فرماید که مومنان را به انواع می آزماییم بنابراین متوجه خدا باشید که پیروز وسربلند از آزمایش الهی بیرون درآیید.

پدرم ! سلام، امیدوارم که خداوند متعال از این چیز ناقابلت قبول کند و بنده سه سال نماز ودو سال روزه دارم لطفاً بگویید تا بشوند و امیدوارم که خداوند صبر ایوب بهت بدهد وپیامم به برادرنم این است که آنها راه بنده را ادامه دهند وهمیشه پشتیبان روحانیت وارگانهای انقلابی باشند چون این ارگانها از خود ملتند واز مادرم می خواهم شیری که به من داده است حلال کند واز من راضی باشد زیرا ممکن است زمانی با نادانی او را آزرده باشم واز خواهرانم می خواهم همچون زینب وار در خط امام امت باشند واستوار در مقابل ضد انقلابیون وشایعه پراکنها بایستند ودر خاتمه از پدر ومادر وبرادرانم وخواهرانم می خواهم که ناراحت نباشند که فرزندی از آنها رفته بلکه نرفته چون شهید شده است.

خداحافظ

به امید دیدار در بهشت

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار

والسلام

جعفر جعفرزاده

9/4/1361

 

شهید: عباسعلی جعفرزاده فیروزآبادی

فرزند: حجی محمد

شماره پرونده: 7330/61                                            کد شناسایی: 1184112

محل دفن: گلزار شهدای فیروزآباد میبد

 

وصیت نامه شهید عباسعلی جعفرزاده فیروزآبادی

7330/61/1/ش

بسم رب الشهداء و الصدیقین

تاریخ : ششم رمضان مطابق با هفتم تیر 1361

« فالذین هاجروا و اخرجوا من دیارهم و اوذوا فی سبیلی و قاتلوا و قتلوا لاکفرن عنهم سیئاتهم و لادخلنهم جنات تجری من تحتها الانهار ثوابا من عندالله و الله حسن ثواب »

« پس آنانکه از وطن هجرت نمودند و از دیار خویش بیرون شده و در راه خدا رنج کشیدند و جهاد کردند و کشته شدند همانا بدیهای آنان را ( در پرده لطف ) بپوشانیم و آنها را به بهشتیهایی درآوریم که در زیر درختانش نهرها جاری است، این پاداشی است از جانب خدا و پاداش نیکو (بهشت الهی ) ».

به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با درود به روان پاک شهدای گلگون کفن جنگ تحمیلی حق علیه باطل و سلام بر امام امت خمینی بت شکن و سلحشور و جان برکف.

اینک در جبهه می باشیم و می رویم که پوزه جنایتکاران شرق و غرب را به خاک بمالیم و نشان دهیم که در جهان هیچ انقلابی مهمتر و اسلامی تر و جهانی تر وجود نداشته و ندارد و انشاالله امیدواریم که بتوانیم انقلابمان را در جهان صادر کنیم و کلیه مستضعفین را از یوغ استعمار نجات دهیم. نجات اسلام و قرآن، نجات مستضعفین است. اگر ما بتوانیم در جامعه ای که زندگی می کنیم خودسازی را شروع کنیم که همانا جهاد با نفس است، هنوز جهادی دیگری داریم که جهاد با نفس مهمتر از همه آنان است اگر انسان توانست نفس خود را مهار کند و هر چه را که دل خواست عمل نکند، آن انسان کامل می شود. جهاد اصغر را می شود رفع نمود اما مهمتر از آن جهاد اکبر است بعد از آن به سوی حضرت  حسین بن علی ( ع )  می رویم و می خواهم که انشاالله راه امام حسین را ادامه دهیم، فقط شعار در کار نباشد حتماً عمل در کار باشد. آن موقعی که امام حسین فریاد می زند که ” هل من ناصر من ینصرنی “ کیست که مرا یاری دهد، ما بعد از جهاد با نفس، راه حسین را باید ادامه دهیم و در این زمان راه امام زمان را که در جماران فریاد می زند، جوانان من به جبهه بروید و زود این مسئله را حلش کنید، ما باید حرف امام زمان را قبول کنیم، راه امام که همان راه اسلام و قرآن است ادامه بدهیم و فعلاً در این زمان ای همسر عزیزم و فرزندان گرامیم وظیفه شما خیلی سنگین می باشد و وظیفه شما همانند وظیفه بازماندگان اباعبدالله حسین است و هر چه شما کردید بعد از من الگو باشید و زینب وار پیام انقلاب را بعد از من به دوش کشید و دیگر این که ای همسر گرامیم! خانه ای که فعلاً مال بنده است دودانگش برای شما و چهاردانگش برای بچه ها و هر چیز دیگری که در خانه است برای خودتان و دیگر عرضی ندارم و ضمناً اضافه می کنم که فقط بیست روز روزه را برای بنده قضایش بگیرید و این بیست روزم هم روزه ای بوده است که در هنگام سربازی نتوانستم بگیرم و خدا را شکر می کنم که اگر نمازهایم را قبول کند قضایش ندارم و همچنین در همین سال 1361 موقعی که خبر شهادت بنده را شنیدید به هر چند روزی که ماه رمضان گذشته است روزه های قضای بنده بگیرید.

خدا حافظ و نگه دار شما باشد

عباسعلی جعفرزاده

 


شهید: جلال جعفری بفرویی

فرزند: رحمت الله

شماره پرونده:6101/62                                     کد شناسایی: 1188000

محل دفن: گلزار شهدای بفروییه میبد

 

وصیت نامه شهید جلال جعفری بفرویی

6101/62-1/ش

بسم الله الرحمن الرحیم

« قال الحسین بن علی ( ع ): ان کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی فیاسیوف خذینی »

با سلام و درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب الهی ایران و به ارواح شهدای کربلای ایران و با سلام به ملت شهیدپرور و مسلمان ایران چند کلمه ای وصیت از برادر کوچکتر ازشما، به شما ملت ایران می نویسم.      

ای ملتی که رهبر، شما را مردم خوب می داند تا جان در بدن دارید دست از انقلاب و رهبرش نکشید زیرا این انقلاب، انقلابیست که از انقلاب کربلا سرچشمه گرفته است و رهبرش رهبریست که رهرو رهبر انقلاب کربلا است و نائب آقا مهدی امام زمان عج الله تعالی فرجه می باشد. مبادا مردم خدای ناخواسته پشت به انقلاب و رهبر کرده، زیرا مردم کوفه پشت به حسین بن علی ( ع ) نمودند و در تاریخ این مهر سیاه روزی را برای همیشه خود ثبت کردند. روحانیت اصیل اسلامی و مبارز و پیرو خط رهبری را پشتیبانی نمایید زیرا که اسلام به دست روحانیون حفظ شده است. مردم شهیدپرور! وحدت خود را حفظ کرده و دولت جمهوری اسلامی ایران را تا آن  موقعی  که پیرو قانون اساسی و رهبرش می باشد، حمایت کنید و نگذارید دولت جمهوری اسلامی ایران شکست بخورد که اگر خدای ناخواسته چنین روزی پیش بیاید اسلام در جهان شکست خورده است. مردم، سپاه را عزیز بدارید زیرا که اگر سپاه نبود کشور هم نبود. سپاه همانند حوزه های علمیه قم و مشهد و شهرستان های دیگر حمایت نموده و آنها را تنها نگذارید که سپاه نور چشم نائب امام زمان ( عج ) می باشد.

و ای پدر و مادر گرامیم! پس از سلام گرم و بی پایان، به شما گفته بودم که من امانتی بیش در نزد شما نیستم و باید یک روز به صاحب امانت برگردیم ( انا لله و انا الیه راجعون ). پدر ومادر عزیز ! من نمی دانم که از زحماتی که برایم کشیده اید چطور قدردانی نمایم و نزد خدا شرمسارم که شما را در مدت عمر کوتاهی که داشته ام اذیت نمودم مرا ببخشید و از من راضی باشید. موقعی که خبر شهادتم را می شنوید مبادا دلهره ای در خود نشان بدهید و گریه ای ننمایید زیرا که دشمنان شاد می شوند و برادرانم نگذارید اسلحه من بر زمین بیفتد و سنگرم را خالی نگذارید و ای خواهرانم ! شما پیام برادر کوچکتر از خودتان را به گوش مردم برسانید و ببینید که زینب قهرمان کربلا چگونه پیام برادرش حسین بن علی ( ع ) را به تمام جهانیان رساند. به مردم بگویید برادرمان با چشم بینا این راه را انتخاب نمود و به هدفش که شهادت در راه اسلام بود رسید و به ما گفت شهادت در نزد من از عسل شیرین تر است. دیگر عرضی ندارم فقط از مردم بفروئیه بخواهید که از من راضی باشند و مرا در کنار شهدای بفروئیه به خاک بسپارید .

خداحافظ

والسلام من اتبع الهدی

جلال جعفری بفرویی

 


شهید: یوسف جعفری شریف آبادی

فرزند: محمد

شماره پرونده: 9251/65                                کد شناسایی: 1188755

محل دفن: گلزار شهدای سورک میبد

 

وصیت نامه شهید یوسف جعفری شریف آبادی

9251/65/1/ش

بسم الله الرحمن الرحیم

درود بر امام امت و بر تمامی شهدای صدر اسلام تا کنون که با خون عزیزان خود درخت اسلام را آبیاری کردند. اول تو همسرم اگر روزی خداوند به من حقیر توفیق شهادت را داد مبادا ناراحت باشی و خدا را شکر کن که چنین سعادتی پیدا کردم و همسر عزیزم هر چه کردی با بچه های من، آنها را خوب تربیت کن که بتوانند روزی راه من که همان راه حسین ( ع ) است را ادامه بدهند و این کار تو است که انشاالله اجر دیگری دارید و تو ای پدر و مادرم اگر روزی سعادتی به من حقیر عطا فرمود یعنی من را یکی از بنده های کوچکش قبول کرد و مرا به سوی خودش برد شما مبادا ناراحت باشی من امانتی بودم که خداوند به شما داد و امروز خواست که دوباره پس بگیرد مبادا برای من گریه کنی و اگر می خواهی گریه کنی برای امام حسین گریه کن که در روز عاشورا به جز هفتاد و دو تن دیگر کسی او را یاری نکرد و به یاد او گریه کن. پدرم اگر روزی خدای ناکرده همسرم بچه های من را تنها گذاشت که می دانم همسرم چنین کاری را نمی کند آنها را تحویل بگیر و تربیت اسلامی به آنها بیاموز. همشیره ها و مادرم شما هم مبادا ناراحت باشی در شهادت من، همان صبری که زینب داشت شما سعی کنید همان صبر را داشته باشید که انشاالله می دانم دارید و همچنین تو ای برادرم مبادا ناراحت باشی همانگونه استقامت کن و هیچ ناراحت نباش هرچه می توانید کمک به اسلام بکن که خدمت به قرآن است خداوند کسانی را که در راه اسلام خدمت می کنند را دوست می دارد. و شما مادران و خواهران اگر روزی فرزندان شما می خواهند بیایند به جبهه آنها را تشویق کنید، مبادا از آنها جلوگیری کنید اگر خدای ناکرده این کار را بکنید در روز قیامت در برابر زینبی که داغ برادرش حسین و هفتاد و دو تن دید روسیاه باشی، سعی کنید در روز قیامت روسفید وارد بهشت شوید. برادران دانش آموز شما هم می توانید با شعار و با قلم خود دشمن را به لرزه در بیاورید. ای کسانی که سر جنازه من حاضر هستید هیچوقت پشت جبهه ها را خالی نگذارید چه با کمکهای جنسی خود و چه با توان خود و اگر خدای ناکرده کسی بتواند و کمک نکند در روز قیامت جلوی شهدا روسیاه می باشد.

تاریخ: 18/10/1365

امضاء: یوسف جعفری

 


شهید: محمدابراهیم جعفری ندوشن

فرزند: عباس

شماره پرونده: 3827/64                                    کد شناسایی: 1189423

محل دفن: گلزار شهدای شهیدیه میبد

 

وصیتنامه شهید محمد ابراهیم جعفری

3827/64/1/ش

بسم رب الشهدا و الصدیقین

قال رسول الله ( ص ): « ان کل امه مباحثه الجهاد فی سبیل الله »

یعنی: هر امتی تفریحی دارند و تفریح امت من جهاد است.

به اسم الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با سلام و درود بیکران بر مهدی موعود ( عج ) آن کس که با ظهورش جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد و با درود و سلام برنایب بزرگوارش امام خمینی و با سلام بر تمامی رزمندگان در جبهه های حق علیه باطل و با سلام بر امت حزب الله و شهیدپرور ایران، به خصوص امت حزب الله و شهیدپرور شهیدیه و با سلام بر امام جمعه عزیز دیارمان آیت الله اعرافی وصیتنامه ام را آغاز می کنم:

در آغاز وصیت نامه سلام گرم خویش را به مادر و پدر عزیزم و تمامی برادران و خواهرانم می رسانم و امید آن دارم دو برادر کوچکی را که دارم طوری تربیت کنید که راه مرا ادامه دهند وپشتوانه انقلاب اسلامی باشند و ای مادر و پدر عزیزم هنگامی که من شهید شدم ناراحت نباشید و پیراهن عزا نپوشید و در عزای من گریه و زاری نکنید زیرا شهید کسی را نمی خواهد که برایش گریه کند بلکه کسی را می خواهد که راهش را ادامه دهد. مادرم همیشه مخصوصاً بعد از نمازها و هنگام غروب آفتاب دعا کن و بگو که خدایا مرگ فرزندم را شهادت در راه خودت قرار بده تا اینکه شما توانسته باشید این امانتی که خداوند به شما داده است به بهترین وجه به صاحبش الله تحویل بدهید و وصیتی که به خواهرانم و مادران و خواهران شهدا دارم این است که صبر و استقامت را پیشه خود سازید که خداوند صابرین را دوست می دارد و مانند زینب در برابر مصیبتها و سختیها استقامت کنید تا اینکه خداوند رحمی به مادران و خواهران شهدا بکند و صدام و تمامی ابرقدرتها را نابود کند و وصیتی که به برادرانم دارم این است که راه مرا ادامه دهید تا اینکه فتنه و آشوب را در عالم از بین ببرید و انقلاب اسلامی را به کشورهای جهان صادر کنند انشاالله. و وصیتی دارم به امت حزب الله ایران که امام را تنها نگذارید و درهمه حال به یاد او باشید و برای سلامتی او دعا کنید و حرفهای ایشان را گوش دهید که این بهترین رهبر و راهنمای شما است و شما را به راه راست هدایت می کند و سخنانش از کلام الله مجید و احادیث پیامبران سرچشمه می گیرد ، او کسی بود که هنگامی که ما در جهل و نادانی و عیاشی و خوشگذرانی و در مادیات این دنیا غرق بودیم و از معنویات غافل بودیم به راه راست هدایت کرد.

و وصیتی دارم به مادران و خواهرانی که نمی گذارند فرزندانشان به جبهه بروند و جلوی آنها را می‌گیرند این است که بگذارید فرزندانتان به جبهه بروند و در راه خداوند جهاد کنند و هرگاه مرگشان فرا رسید می آید چه در جبهه باشند و چه در منزل و چه در جاهای خیلی امن و آرام و چه در جاهای خطرناک و مرگ دست خداست و این دنیا کاروانسرایی است که یکروز می آئی و یکروز می روی و چه سعادتی بالاتر است از شهادت فی سبیل الله و شما ای خواهران و مادران چگونه در قیامت جواب زینب را که داغ 72 تن را دید می دهید.

و وصیتم به جوانان این است که مبادا در رختخواب بمیرید در حالیکه پیشوای شهیدان ابا عبدالله الحسین در جبهه جنگ شهید شد و مبادا در نادانی بمیرید در حالیکه پیشوای مؤمنان علی( ع ) مرد عدالت و مرد شجاعت در محراب عبادت شهید شد و مبادا در بی تفاوتی بمیرید در حالیکه علی اکبر در جبهه جنگ شهید شد و امروز به قول امام بزرگوارمان بر همه جوانان واجب است که به جبهه بروند و هر چه زودتر این مسئله را یعنی جنگ را حلش کنند پس ای جوانان ما به مسئولیت خود عمل کردیم و این بار سنگین را بر دوش شما نهاده ایم حالا نوبت شما فرا رسیده مبادا سستی کنید و خون تمامی شهیدان را پایمال نمایید. امروز چشم تمامی مستضعفین جهان به شما دوخته شده مخصوصاً امت لبنان و فلسطین و افغانستان، امید آن دارم که شما بروید و اسرائیل و شوروی را نابود کنید و اسرای ما منتظرند که بیایید و درب زندانها را باز کنید و آزادشان کنید پس ای برادر ! اگر تو نروی به جبهه خون شهیدان پایمال می شود و دوباره آمریکا بر ما مسلط می شود.

و وصیتی دارم به دانش آموزان و این است که آن کسانی که می توانند به جبهه بروند و آن کسانی که نمی توانند در سنگر مدرسه درس بخوانند و انقلاب را از لحاظ فرهنگی به پیش ببرند و شما می بینید که در سالهای گذشته تعدادی از هم کلاسهایتان یا شهید شدند و یا مفقود و یا اسیر شدند و الان مسئولیت شما بیشتر شده و باید بیشتر درس بخوانید و خلاصه وصیت نامه ام این است که ای امت حزب الله امام را یاری کنید، نماز جمعه و مسجد را ترک نکنید و مسجد سنگر است سنگرها را پر کنید و برای اسلام خدمت کنید و به جبهه بیایید و جهاد کنید و به مسئولیت خود عمل کنید. یک معلم، یک دانش آموز، یک سپاهی، یک ارتشی، یک صنعتگر اگر به مسئولیت خود عمل کند هیچ موقع ابرقدرتها بر کشور ما مسلط نخواهند شد و آزاد و مستقل هستیم و نمازهایم را خوانده ام و شاید خدا قبول نکند بنابراین شما دو سال برایم نماز بخوانید و شصت روزه برایم بگیرید و از تمام همکلاسیانم و معلمان و امت شهیدپرور و رفقا و پدر و مادر می خواهم اگر از بنده حقیر بدی دیدید مرا حلال کنید.

27/1/1364

امضاء: محمد ابراهیم جعفری

 


شهید: محمدعلی جعفری نژاد میبدی

فرزند: علی

شماره پرونده: 7556/61                                  کد شناسایی: 1189501

محل دفن: گلزار شهدای روضه رضوان میبد

 

وصیت نامه شهید محمدعلی جعفری نژاد میبدی

7556/61-1/ش

بسم رب الشهدا و الصالحین

« من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی و من عرفنی احبنی و من احبنی عشقنی و من عشقنی عشقته و من عشقته قتتلنی و من قتلته وجبه دیته »

« هر کس مرا طلب کند مرا می یابد و هر کس مرا بیابد مرا می شناسد و هر کس مرا شناخت دوست می دارد و هر کس مرا دوست داشت عشقم می شود و هر کس عاشقم شد من نیز عاشق او می شوم و هر کس من عاشق او شدم او را می کشم و هر کس من او را کشتم پس دیه اش بر من واجب می شود پس خونبهای او خود من هستم ».

به نام خدا و با سلام به پیشگاه ولی عصر امام زمان ( عج ) و نایب برحقش امام خمینی و با درود بی پایان به روان پاک شهدای اسلام و شما امت شهیدپرور و با سلام گرم و صمیمانه به حضور پدر و مادر عزیزم و خواهر و برادرانم.

چند کلمه ای به عنوان وصیت روی کاغذ می آورم.

هرکس تو را شناخت جان را چه کند

پدر و مادر و خانمان را چه کند

دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی

دیوانه هر دو جهان را چه کند

« اشرف الموت قتل الشهاده »

این کلام پیامبر خدا است که می فرماید شرافتمندترین مرگ شهادت است و حضرت علی ( ع ) نیز می فرماید: مرگ در راه خدا هزار بار از دیگر مرگها بهتر و بالاتر است. بلی ما نیز رهرو چنین مردانی هستیم، اگر خدا ما را در این راه که قدم گذارده ایم قبولمان بدارد. از اینکه چنین فرصتی به من دست داد تا بتوانم جان خود را در این راه فدا کنم چنان خوشحالم که در پوست خود نمی گنجم. در بعضی از لحظات خدا خواهی و عرفان چنان وجود انسان را تسخیر می کند که مرگ در راه خدا را از عسل شیرین تر احساس می کنم. آری ما راه حسین ( ع ) را می رویم که شهادت در راه خدا را بهتر از زندگی ذلت بار می دانست. هنگامیکه امام حسین ( ع ) در شب عاشورا ندا بلند کرد که آیا هیچ کس نیست که فریاد دادخواهیمان را لبیک گوید؟ آیا کسی نیست که از حریم رسول الله ( ص ) دفاع کند؟ اگرچه در آن زمان نبودیم که به ندای سرور شهیدان لبیک گوییم اینک که هستیم به ندای نایبش امام عزیزمان لبیک گفته و فریاد برآوریم که چرا کسانی هستند که با فداکردن جان خود به فریاد دادخواهی آل رسول الله جواب مثبت داده و همین طور از حریم رسول الله ( ص ) دفاع کنیم.

اینک از آفریدگار و معبود خود می خواهم که مرا به خاطر گناهانی که در بودنم در دنیا مرتکب شده ام ببخشد و شهادتم در راهش را قبول کند و بعد از شهادتم مرا بیامرزد و اما شما پدر و مادر عزیزم ! چند کلمه ای نیز با شما صحبت دارم راهی که من رفته ام خود خواسته و این راه را با چشم بصیرت شناختم و رفتم شما نیز امانتداری بودید که امانت خود را بعد از چند سالی تحویل دادید و اینک از شما پدر و مادر و خواهر و برادرانم می خواهم در غیاب من هیچ ناراحت نباشید برای دومین بار تکرار می کنم چون شهادت در راه خدا را از عسل شیرین تر می دانستم. تا زنده اید یار و یاور امام باشید و از مقدار پولی که دارم مقدار ششصد تومان آن را به عنوان خمس بپردازید و دو سال نماز و روزه نیز بدهید تا برایم بخوانند و بگیرند و از شما مردم نیز می خواهم که اگر خلافی از من سرزده که باعث ناراحتی شما شده از شما طلب بخشش دارم و اگر کسی با من حسابی داشت با پدرم حساب کند.

 2000 ( دو هزار تومان ) پول همراه وصیتنامه می باشد.

 

والسلام

بامید پیروزی اسلام

امضاء: محمدعلی جعفری نژاد

 


شهید: مسیح جلال زاده فیروزآبادی

فرزند:محمدعلی

شماره پرونده: 7585/61                               کد شناسایی: 1191398

محل دفن: گلزار شهدای فیروزآباد میبد

 

وصیت نامه شهید مسیح جلال زاده

7585/61/1/ش

بسم الله الرحمن الرحیم

« و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون »

« گمان مبرید کسانی که در راه خدا کشته می شوند مرده اند بلکه زنده اند و در نزد خدا روزی می خورند ».

خداوندا من به خاطر ترس از جهنمت ترا نمی پرستم. به بهشت تو نیز طمعی ندارم تو شایسته پرستشی و محرک من فقط عشق به تو است.

سلام. سلام بر خون.سلام بر مهدی. سلام بر نائب مهدی امام خمینی. وصیت نامه ام را با قلبی سرشار از عشق و محبت الهی که نصیبم شده است آغاز می کنم.

« ربنا لاتزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمه انک انت الوهاب »

« بار پروردگارا ما را به باطل میل مده پس از آن که به حق هدایت فرمودی و به ما از لطف خویش رحمت فرما همانا تویی بخشنده بی عوض و منت ».

خداوندا تو را سپاس می کنم که در کوتاهترین لحظات عمرم به تو پناه آوردم در عوض راه جهاد را در مقابلم گذاشتی و من در این راه هم کوتاهی نکردم، این راهی که به من نشان دادی راهی است که انبیاء و اولیاء در هر لحظه عمرشان در این فکر بودند و هستند.

خداوندا تو را سپاس که راه شهادت و جهاد و همنشینی با شهدا به من نشان دادی و من با قلبی آکنده و با عشقی آکنده به تو این راه را سرمشق زندگی خود قرار دادم ودین خود را به اسلام و مسلمین ادا نمودم. خداوندا تو را سپاس که من در راهی بودم که نه دنیا داشتم و نه آخرت و تو بودی که مرا به راه راست هدایت کردی و مرا در صف حر قرار دادی ترا سپاس سپاس سپاس.

من از مردم شهیدپرور میبد می خواهم که همیشه به یاد امام باشند و در هر لحظه برای او دعا کنند که اوست یاور مستضعفان و دشمنان مستکبران و هر چه از توانتان است او را اطاعت و یاری کنید که او همدرد شماست.

« اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم ».اطاعت کنید از خدا و رسول فرستاده او و اطاعت کنید صاحبان امر روی زمین. پروردگارا پیوسته به درگاهت طلب آمرزش می کنم و همیشه این دعا را می خوانم « اللهم انی اسئلک توبه قبل الموت و راحته عند الموت و المغفره بعد الموت و العفو عند الحساب ». خداوندا قبل از مردنم توفیق توبه کردن به من عطا فرما و مردن را راحتی من قرار ده و بعد از آن مرا بیامرز و در هنگام حساب مرا ببخش.

پدر و مادر و ای خواهر و برادرم سلام بر شما عزیزان، پدر و مادرم سلام پر شور پر عشق من بر شما که همچون شیری به من دادی که در آخر اثر خود را بر رو آورد و افتخار بر شما گذاشت که همچون انسانی در آغوش خود بزرگ کردید و انشاالله در آخر ضامن شما خواهد شد و افتخار بر شماست که دامن شما حری متولد شد و توانست در راه خدا جهاد کند و شهید شود و در آخر از پدرم می خواهم که هر کسی از من طلبی دارد به آنها بپردازد و من هم از هر کس طلبی دارم به پدرم بپردازد. خدا یار و یاور مستضعفان جهان.

والسلام علیکم و رحمه الله

مسیح جلالزاده فیروزآبادی

 


شهید: منصور جندقی میبدی

فرزند: جواد

شماره پرونده: 7826/61                                    کد شناسایی: 1196536

محل دفن:گلزار شهدای بشنیغان میبد

 

وصیت نامه شهید منصور جندقی میبدی

7826/61/1/ش

بسم الله الرحمن الرحیم

« انا لله و انا الیه راجعون »

« ما همه از خداییم و به سوی او بازمی گردیم »

« الحمد لله الذی هداینا لهذا و ما کنا لنهتدی لولا ان هداینا اللهو الصلوه و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین ابوالقاسم محمدو علی وصیه علی بن ابیطالب و علی اولادهی المعصومین علیهم اجمعین »

« اعوذ بالله من الشیطان الرجیم »

« ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون وعدا علیه حقا فی الانجیل و القرآن و من اوفی بعهده من الله فاستبشروا ببیعکم الذی بایعتم به ذلک هو الفوز العظیم »

« همانا خداوند جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده، آنان که در راه خدا جهاد می کنند که دشمنان دین را به قتل برسانند و یا خود کشته شده اند این وعده قطعی است بر خدا و عهدی است که در تورات و انجیل و قرآن یاد فرموده و از خدا باوفاتر به عهد کیست، ای اهل ایمان شما به خود در این معامله بشارت دهید که این معاهده با خدا به حقیقت سعادت و پیروزی بزرگی است ».

اکنون که این انقلاب اسلامی ایران به رهبری قائد اعظم خمینی عزیز روحی له الفدا همچنان می خروشد و بنیان استکبار جهانی را به لرزه انداخته است و می رود که پرچم توحید لااله الا الله را در منطقه به اهتزاز درآورد تا در آینده ای نه چندان دور با قیام مهدی ( عج ) و روحی الفدا تمام دنیا از کفر و ستمگری رهایی یابد و انقلاب اسلامی در سراسر گیتی مستقر شود انشاالله.

بر امت به پا خواسته شهیدپرور واجب است که در این راه مقدس او هیچ گونه فداکاری و کمک دریغ نفرمایند که ” تنلون تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون “ نیکی تنها فدا کردن عزیزترین چیز خود در راه خدا است و چه چیز نزد انسان دوست داشتنی تر از جان خود و فرزند است.

« و اعلموا انما اموالکم و اولادکم فتنه و ان الله عنده اجر عظیم » و بدانید مال و فرزندانتان فتنه اند و پاداش بزرگ نزد خداست. ملت به پا خواسته ! همچنان راه خود که به سوی الله است ادامه دهید و استقامت ورزید که ” فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما “ خداوند، بپا خواستگان در راه خدا را بر توقف کنندگان فضیلت بزرگی بخشیده است.

اما سخنی با آنان که هنوز نتوانسته اند انقلاب اسلامی را درک کنند و خود را وفق دهند دارم: ای عزیزان ! قبل از اینکه دیر شود و نتوانید کاری بکنید بخود آئید و از مال پرستی و هواپرستی دوری گزینید و به سخن قرآن گوش دهید که می گوید ” یا ایها الذین آمنوا مالکم اذا قیل لکم انفروا فی سبیل الله انا قتلتم الی الارض ارضیتم بالحیوه الدنیا من الاخره فما متاع الحیوه دنیا فی الاخره الا قلیل الا التنفروا یعذبکم عذابا الیما و یستبدل قوما غیرکم و لاتضروه شیئا و الله علی کل شی قدیر “ ای کسانیکه ایمان آورده اید چه شده است شما را که هرگاه گفته شود به شما برای جهاد در راه دین بیرون روید و کوچ کنید به سوی جبهه ها چون بار گران به خاک زمین دل بسته اید، آیا راضی به زندگی دو روزه دنیا عوض حیات ابدی آخرت شده اید؟ در صورتیکه متاع دنیا در پیش عالم آخرت اندک و ناچیز است اگر برای جهاد کوچ نکنید خداوند عذاب دردناکی به شما خواهد داد و به جای شما قومی که جهاد می کنند برمی گزیند و شما به خداوند زیانی نرسانده اید بلکه به خود ضرر زده اید و خداوند بر همه چیز قادر است.

اندرز بگیرید از سخنان آنکه جان شما در دست اوست که می فرماید: ” و الذین یکنزون الذهب و الفضه و لاینفقونها فی سبیل الله و بشرهم بعذاب الیم یوم یحمی علیها فی نار جهنم فتکوی جباهمم و جنوبهم و ظهورهم هذا ماکنزتم لا انفسکم فذوقوا ماکنتم تکنزون “ و کسانیکه طلا و نقره را گنجینه و ذخیره می کنند و در راه خدا انفاق نمی کنند آنها را به عذابی دردناک بشارت ده، روزی که آن طلا و نقره ذخایرشان در آتش دوزخ گداخته شود و پیشانی و پشت و پهلوی آنان را به آن داغ کنند و فرشتگان عذاب به آنها گویند این است نتیجه آنچه از زر و سیم در دنیا بر خود ذخیره کرده اید، اکنون بچشید عذاب سیم و زری که اندوخته اید.

امیدوارم که بیدار شوید و جان خود را در طبق اخلاص بگذارید و از مرگ نترسید که موقعی که عمر شما به سر آید هیچ راه گریزی ندارید که ” اینما تکونوا یدرککم الموت و لو کنتم فی بروج مشیده “ هر کجا باشید اگرچه در کاخهای بسیار محکم موقعی که اجلتان آمد مرگ شما را در می یابد.

در پایان سخنی با خانواده ام، مادر عزیزم ! من به تو تبریک می گویم که چنین فرزندی را تربیت نموده و در راه خدا فدا نمودی و امانت خدایی به بهترین وجه نگهداری نموده و در امانت خداوند خیانت نکرده ای، امیدوارم که در دوری از من صبر پیشه کنید و از مصادیق بارز این آیه باشد که ” بشر الصابرین الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا الله و انا الیه راجعون “ و اما خواهرانم و برادرانم ! امیدوارم خداوند شایستگی پیروی از رهبر انقلاب و خون شهیدان همچنان برای شما محفوظ دارد و شهادت من موجب مصمم تر شدن در پیشبرد اسلام شود. از تمام کسانی که وصیت نامه مرا می شنوند و یا می خوانند طلب بخشش دارم و مرا از دعای خیر محروم نسازند.

پاینده باد پرچم پرعظمت اسلام

اللهم احفظ اسلامنا و امام زماننا و امام الخمینی

و السلام علی من اتبع الهدی

منصور جندقی


 

شهید: قاسم چوپان کاظم آباد

فرزند: عباسعلی

شماره پرونده: 3701/63                                  کد شناسایی: 1208834

محل دفن: گلزار شهدای رکن آباد میبد

 

وصیت نامه شهید قاسم چوپان کاظم آباد

بسم الله الرحمن الرحیم

« ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون وعدا علیه حقا فی التوریه و الانجیل و القرآن و من اوفی بعهده من الله فاستشیرو ببیعکم الذی بابعتم به و ذلک هو الفوز العظیم »

« همانا خدا جان و مال مردم با ایمان را به بهای شهادت خریداری کرده آنها در راه خدا جهاد می کنند که دشمنان دین را به قتل رسانند یا خود کشته شوند. این وعده قطعی است بر خدا و عهدیست که در تورات و انجیل و قرآن یاد فرموده و از خدا باوفاتر به عهد کیست؟ ای اهل ایمان ! شما به خود در این معامله بشارت دهید که این معاهده با خدا به حقیقت سعادت و پیروزی بزرگ است ».

به نام خدای مهربان و رئوف و بخشنده ای که در دریای بیکران کرامت لطفش بنده گناهکاری چون مرا رخصت می دهد تا خود را از بار گناهانی که بر دوشم سنگینی می کند بشویم و کمکم می کند که در پرتو ذاتش و صراطش حرکت کنم اما متأسفانه زمین شوره زار قدر باران را نمی داند و من هم با همه لطف و رحمت بیکران او هنوز غرق در گناهم و در شکر و سپاس نعمتها و الطاف و مهربانیهایش تنبل و کاهلم.

اگر اراده قادر متعال برگشت و من بوسیله دشمن هدف قرار گیرم باز هم جز خجالت در مقابلش جوابی ندارم که مرا هم از چنین فیض عظیمی برخوردار ساخت.

به هر حال امیدوارم خداوند مرا مورد عفو و بخشش قرار دهد و کرامتش و همچنین به دعای خیر پدر و مادرم و برادران و خواهرانم مرا در زمره شهیدان محسوب بدارد و به تبار حسینیان واصلم گرداند تا محشور با آنان باشم و روحم را از کالبد خسته ام به سدره المنتهی ببخشد، انشاالله.

سلام بر رسول اکرم و ائمه طاهرین و درود بر تمام شهدای اسلام از کربلاهای عراق که حسین و 72 تن از یارانش شهید شدند تا کربلاهای ایران و تمام کربلاهای روی زمین و سلام بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی این نور چشم مادران شهدا و ملت ایران، این یگانه منجی عالیقدر جهان تشیع و با درود بر هاشمی رفسنجانی و آیت الله خامنه ای این دو بازوان قدرتمند امام . . . و با درود بر ولایت فقیه این روشن دلی که باعث روشنائی مردم و درهم کوبیده شدن منافقان هستند.

« الهی عاملنا به فضلک و لا تعاملنا بعدلک »

از پدر و مادرم می خواهم که مرا ببخشند و می خواهم که قصور و خطاهای فرزند کوچکشان را زیر پا گذارند و مرا از دعای خیر خود فراموش نکنند که دعای خیر و رضایت شما است که مرا در رسیدن به لقاء پروردگار یاری خواهد کرد و همچنین برادران و خواهران عزیزم ! مرا ببخشند و برایم دعای خیر کنند که به لطف و مرحمت آنها نیز خداوند نسبت به من مهربانتر خواهد ساخت. جسارت اینکه به عنوان یک فرد پدر و مادر و برادران و خواهرانم را مورد عتاب و خطاب قرار بدهم ولی به عنوان یک مسلمان حق دارم به آنان توصیه بکنم و وصیتی دارم به پدر و مادرم، عزیزانم و برادران و خواهرانم که کفران نعمتهای الهی که یکی از آنها وقوع انقلاب الهی و اسلامی تحت رهبری امام روح الله الموسوی الخمینی و با فداکاری بیش از 160 هزار شهید می باشد باعث خواهد شد که باز نتیجه ظلم و تعدی و تباهی حقوقمان را برای مدتی طولانی نیز بفشارد و ما را به زیر یوغ بندگی طاغوت دیگری بکشاند پس این نعمت را پاس داریم و از دستاوردهای آن حراست کنیم و برای تحقق اهداف علیه آن از هرگونه فداکاری و ایثار دریغ نورزیم، انشاالله. و بیدار باشیم که اگر روزی خواستند با تشکیل سقیفه بنی ساعده ای انقلاب را از مسیرش منصرف کنند در مقابل آن بی تفاوت نباشیم و اگر روزی ندای شومی، یکی از رهبران خلف حسین ( ع ) را خرج من جده خواند با سکوت خود همچون مردم کوفه فتوای ننگین قتل به سیف جده را تأیید نکنیم بالاخره اگر روزی شرق زدگان و غرب زدگان متحدا شیخ فضل الله نوری دیگری را به دار آویختند در پای چوبه دارش سوت و کف نزنیم.

و ای برادران ! بیدار باشید که دشمنان خدا و اسلام سعی دارند تاریخ را تکرار کنند و ما که معتقد به خدا و معاد هستیم و خود را شیعه علی بن ابیطالب ( ع ) می دانیم آگاه باشیم و نگذاریم که دشمنان به انقلاب ضربه وارد کنند. به فرموده امام علی ( ع ) از یک سوراخ دو بار گزیده نشویم.

و اما از مادرم می خواهم که ای مادر سلام من به تمام دوستان و آشنایان و برادران و خواهران مسلمان و همسنگران که در جبهه ها یا در پشت جبهه ها به نبرد علیه باطل مشغولند و با جهاد در راه خدا و صبر و استقامت به مبارزه علیه مستکبران ادامه می دهند برسان و بگو که شما نیز راه شهیدان را ادامه بدهید که همان راهی است که حسین ( ع ) به آن افتخار می کرد، همان راهی که شهیدان ما همیشه به خود می گفتند که اگر در کربلا و نزد حسین ( ع ) بودیم هرگز او را ترک نمی کردیم و هم اکنون کربلا در ایران است و حسین زمان، خمینی است و باشد که ما هم سربازان اسلام باشیم و یاوران حسین.

و پیامی به خانواده عزیزم دارم و آن اینست که پس از مرگ من بی تابی نکنند که همین بی تابی ها است که باعث خوشحالی منافقین و این از خدا بی خبران می شد. پدر جان ! هنگام تشییع جنازه ام به جمعیت گلاب بده و خوشحالی خود را به جمعیت و جهان اعلام کن که لیاقت آنرا داشته ای که فرزندت را در راه خدا بدهی.

و ای خواهرم ! که مانند زینب بردبار و صبور هستی، بردبارتر باش و هرگز گریه مکن که برادرت شهید شده است و اگر میخواهی گریه کنی به حال علی اصغر و علی اکبر حسین گریه کن که تشنه لب شهید شدند.

در پایان پیامی برای جوانان و ملت عزیز دارم که همیشه هشیار باشند و در برابر مشکلات چون کوه پابرجا باشند و همیشه قدم به قدم یار و وفادار باشند و نگذارند که منافقین به انقلاب ضربه بزنند و همیشه ولایت فقیه را یاری کنند و بدانند که اگر ولایت فقیه نبود هرگز انقلاب ما به پیروزی نمی رسید و این را هم بدانند که انحراف از خط ولایت فقیه، انحراف از خط الله است و طی کردن این مسیر جز هلاکت و نابودی فایده دیگری ندارد و ای جوانان ! بیدارتر شوید و نگذارید که پایگاههای مقاومت خالی باشد بروید آنجا و فعالیت کنید که منافقین از همین پایگاهها می ترسند و بدانید که پیامبر فرمود: صواب و مزد یک ساعت نگهبانی در راه خدا بالاتر از هفتاد ساعت عبادت است. برادران ! استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمانها برای تسکین دردهاست و دعا کنید به رزمندگان تا بتوانید شر اجانب را در جهان از بین ببرید.

بار دیگر از پدر و مادرم می خواهم که مرا ببخشند که در هنگام نادانی شما را اذیت و آزار کرده ام و ای ملت همیشه در صحنه رکن آباد مرا ببخشید که اگر شما مرا نبخشید می ترسم خدا هم مرا نبخشد. پدر جان ! در میان مردم اعلام کن که هرکس یک ریال هم طلب من دارد بیاید بگیرد و شما لطف کنید این وجه را بپردازید. بیش از این مزاحم اوقات شریفتان نمی شوم.

به امید پیروزی کامل سپاهیان اسلام بر علیه کفر جهانی

و جهانی شدن اسلام و ظهور مهدی ( عج )

و سلامتی امت

والسلام علی من اتبع الهدی

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار

از عمر ما بکاه و بر عمر رهبر افزا

دعای رزمندگان یادتان نرود

امضاء: قاسم چوپان

مورخه: 18/12/1363


 

شهید: محمد چهاروطنی

فرزند: کربلا عباس

شماره پرونده: 8375/61                                کد شناسایی: 1209769

محل دفن: گلزار شهدای سورک میبد

 

وصیت نامه شهید محمد چهار وطنی

8375/61-1/ش

بسم رب الشهدا

درود فراوان به رهبر کبیر ایران و سایه گستر جهان نایب الامام عصر ( عج ) و سلام بر شهدای ایران و اسلام از حضرت آدم تا پیغمبر خاتم و از خاتم به خمینی و از خمینی که به زمان آینده محسوب می شود و سپس برای پدر و مادر مرحومم از طرف ایزد منان آمرزش می طلبم و امید است از فرزند حقیر خویش راضی و خشنود باشند و سلام گرم و صمیمانه خود را به برادرانم محمود و امیر و علی عرض می نمایم و امید است این سلام برادر کوچک خویش در پیشگاهشان مقبول افتد و ضمناً به ملت و برادران و خواهران خردسال که سربازان امام زمان هستند سلام فراوان رسانیده و به ایشان این مطلب را می گویم که این اسلام به نظر می رسد که ما هم اکنون او را پیدا کرده ایم، نه چنین نیست بلکه از حضرت آدم شروع شده و پایان ناپذیر است. شهیدان بسیاری خون خود را پای این درخت ریخته و آبیاری کرده اند آنهم چه خونهایی که در دنیا نیست و نخواهد آمد. کسیکه در محراب دیده به جهان گشود و در محراب دار فانی را وداع گفت و آن ستون بی ستون با خون سرخ خود محکم و پایدار نگاه داشته اند و ستون دینی که با خون او هم آغشته شده است در نهاد تمام کودکان به یادگار خواهد ماند و این راه ساخته و پرداخته را گرچه به قیمت جانشان تمام شود و با خون خود آن را حفظ می کنند و من نیز با قدمهای محکم و استوار این خط مستقیم امام را پیرو خواهم بود بلکه خداوند نیز از سر تقصیرات ما گذشته و بتوانیم با خون خود دنباله رو 72 تن شهدای کربلا و شهدای انقلاب اسلامی ایران و 72 تن از پیروان راه حق و عدالت و کربلای ایران به خصوص شهدای گمنام باشیم و راه آنها را طی کرده باشیم.

دیگر عرضم این است که این منافقین کوردل بدانند که راه را گم کرده اند و با این خیال خام خود و وسوسه های شیطان بزرگ آمریکا نمی توانند راهی که پایان ناپذیر است و در تمام کره زمین آنهایی که آگاهی یافته اند چه بسا که جن و ملک پیرو آنند رها کنند و پیرو آنها شوند، آنها تا زود است توبه کنند و صراط مستقیم را دریابند. وصیت دیگر آنکه دو کودک کوچک و خردسالم را می خواستم تربیت اسلامی کنم چون به گمان خودم آنها سربازان امام زمان خواهند بود ولی انتظار دارم که سلام من به او برسانند و از همسرم تقاضای صبر و شکیبائی دارم و می خواهم برای من ضجه و گریه و زاری نکند بخصوص در نزد کودکانم که مبادا باعث رنجش قلب نازکشان گردد ومن نمی توانم ببینم و برایم تسلیت نگویید چون ما به راهی می رویم که تسلیت ندارد بلکه با تبریک و تهنیت همراه است و با اینکار خود دل من را شادتر خواهند کرد و آتش دلم خاموش می شود.

ضمناً به همشیره ام پس از سلام می گویم شما نیز چون زینب باش، صبور، بردبار. هرچند صبر تو زیاد است لیکن به شهادتم بخند و چون دختر حضرت علی ( ع ) بچه هایم را نوازش و دلداری ده زیرا بچه ها به عمه دلبندی دارند.

و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

هرکس که ترا شناخت جان را چه کند

فرزند و عیال و خانمان را چه کند

محمد چهار وطنی

 


شهید: کاظم حاجی حسینی رکن آبادی

فرزند: فتح الله

شماره پرونده: 5574/67                                کد شناسایی: 1214338

محل دفن: گلزار شهدای رکن آباد میبد

 

وصیت نامه شهید کاظم حاجی حسینی رکن آبادی

5574/67/1/ش

بسم رب الشهداء و الصدیقین

« الذی خلق الموت و الحیوه لیبلوکم ایکم احسن عملا »

« خدایی را که مرگ و زندگی را آفرید که شما بندگان را بیامرزد تا کدام نیکوکارترید ».

به نام خدایی که انسان را از پست ترین چیزها آفرید و او را خلیفه خود بر زمین قرار داد و به نام او که جانم در دست اوست و اوست که زندگی می بخشد و بار دیگر این امانت را بازپس می گیرد و با سلام و درود بی پایان به یگانه منجی عالم بشریت ( عج ) و نائب برحقش خمینی عزیز و با سلامی گرم به شهیدان زنده و گلگون کفن تاریخ.

وصیت نامه خود را شروع می کنم هر چند که خود را لایق آن نمی دانم:

خدایا اینک که از زندگی دست شسته و برای رضای تو گام به راه تو می نهم و جان ناقابل و امانت الهی خود را بازپس می دهم و تمامی درهای دنیا را به روی خود بسته ام از تو می خواهم که در رحمت و لطفت را بر من بگشایی و از گناهان بیشماری که در مدت کوتاه عمرم مرتکب شده ام درگذری. بارالها ! نمی دانم چگونه در آن دنیا روبروی حسینت بایستم در حالی که نتوانستم راه او را در پی گیرم و ندای هل من ناصرش را پاسخ گویم. خدایا ! شهادت در راهت نصیبم کن تا در دنیا روسفید گردم. ای انسانها ! دل به دنیا و هوی و هوسهای دنیا مبندید، مگر از این دنیا چه دیده اید که آن را تکیه گاه خود قرار داده اید، دنیا را مزرعه آخرت قرار دهید و چشم جانتان را بگشایید و تاریکی قلبتان را با آب توبه بشویید. این قصرها، کاخها و بناهای مجلل فرو خواهد ریخت و شما در خانه تاریک قبر قرار می گیرید، بکوشید که تاریکی آن را با اعمال نیکتان منور سازید.و شما ای معلمین عزیز ! که آیندگان مملکتتان در زیر دستهای پرتوانتان پرورش می یابند و سیر تکامل به الله را می آموزند مواظب باشید که خدای ناکرده با حرکت ناپسندتان این غنچه های نورسته را پژمرده نکنید. و تو ای مادرم ! که با خون دل مرا بزرگ کردی و برایم رنج و سختیها را تحمل نمودی و من به جای جبران زحماتت که از توان من خارج بود مشکلات زیادی را برایت ایجاد کردم درگذر که دیگر دستم از این دنیا کوتاه است و تو ای پدرم ! که با دستهای پینه کرده ات مرا پرورش دادی موقعیکه خواستم به ندای هل من ناصر حسین زمان لبیک گویم لباس رزم را بر تنم پوشاندی و همیشه تکیه گاهی محکم برایم بودی، خواهش می کنم که صبر را پیشه خود سازی و با یاری کردن امام عزیز روح مرا شاد سازی و تو ای برادرم ! راهم را ادامه ده و در نماز جماعت و دعای کمیل شرکت کن و سعی کن در هر کار نیکی از دیگران سبقت گیری و شما خواهرانم ! حجاب را که پشتوانه انقلاب است محفوظ نگه دارید و هر چند که می دانم شما همیشه همه این مسائل را بهتر از دیگران رعایت کردید و سعی کنید فرزندانی را پرورش دهید که رهرو راه امام حسین ( ع ) باشند. جلوی دیگران برایم گریه و زاری نکنید.

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی

حتی کنار مهدی

خمینی را نگه دار

به امید دیدار در کربلای حسینی

امضاء    24/11/1366

کاظم حاجی حسینی رکن آبادی

 


شهید: منصور حاجی حسینی رکن آبادی

فرزند: علی

شماره پرونده: 5622/66                                 کد شناسایی: 1214339

محل دفن: گلزار شهدای رکن آباد میبد

 

وصیت نامه شهید منصور حاجی حسینی رکن آبادی

5622/66/1/ش

بسم الله الرحمن الرحیم

« من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا لله علیه فمنهم من قضی و منهم

 من ینتصروا ما بدلو تبدیلا »

« از مؤمنان مردانی هستند که به عهدی که با خدا بستند وفادار بودند تا به راه خدا شهید شدند و برخی به انتظار شهادت مقاومت کرده و هیچ موقع عهد خود را تغییر ندادند ».

به نام خدای انسان، خداییکه اراده کرد انسان را از پست ترین موجود به ملکوت اعلی سیر دهد و از فرشتگانی که سراپا اطاعتند و مطیع محض بالاتر برد و آنها را به سوی عرش خود راهنمائی کرد.

ای خدای منان، ای نور و ای پناه بی پناهان و ای غیاث المستغیثین چگونه شکرت را به جا آورم در حالیکه سپاست به طور مداوم در سر بنده حقیر جلوه گر است و مرا در صحرای خود قرار دادی تا از چشمه زلال هدایت برخوردار گردم و تو را بشناسم و درود و سلام بر پیامبران که ناجیان و هادیان بشریتند بالاخص پیامبر عظیم الشان اسلام، رحمت عالمیان و سرور کائنات و درود بر عترت پاک و مطهر و معصومش ائمه علیهم السلام و درود بر حسین زمان، روح الله غمخوار و عزت دهنده حزب الله و انصار الله.

سلامی مجدد و صلواتی مکرر به ارواح پاک مقدس شهدا، آنهایی که از ذره ذره خونشان فریادرسای احکام اسلامی، خودسازی، چگونه زیستن و چگونه مردن به گوش می رسد و سلام به شما امت حزب الله و یاوران الله.

ما باید تمام وجود و هستی مان را برای این جهاد مقدس ( جنگ با کفار بعثی ) مایه بگذاریم زیرا عزت و شرف و کیان و خلاصه ایمان ما بستگی به این جنگ دارد. این نکته را متذکر می شوم گرچه شایستگی گفتار را در خود نمی بینم، ولی به هر حال ای عزیزان و ای امت دلاور و ای جوانان غیور به فضای عطرآگین جبهه ها سیر کنید تا هنگامیکه قیامت را با تمام وجودتان و جانتان لمس کنید. ای برادران و ای خواهران ! از شما می خواهم که روی خود را به نشانه ادب اسلامی و متکی بر سلاح قدرت اسلام به جهانیان نشان دهید و شما اسوه و نمونه باشید، همچنانکه نمونه ترین اسوه ها را دارید و آن سیدی بزرگوار که واقعاً لازمه رهبری و عارفی بیدار دل می باشد. برادران و خواهران ! سعی کنید خدا را بشناسید و عاشق شوید که به وسیله عاشقی می توان به معبود رسید زیرا فردا عاشق سراپای وجودش را فدای معشوق می کند و خستگی نمی شناسد پس برای پیوستن به صفوف درهم فشرده صداهای طرب انگیز و تلاوت قرآن را تقویت کنید تا لحظات خود را عاملی در خراش دهنده گلوگاه استعمار و منافقین باشد.

و چند کلمه ای با پدر و مادرم دارم اگرچه لایق نیستم که سخنی عرض کنم ولی به هر حال ای پدر و مادرم ! بنده حقیر در لحظاتی سرگرم امور دنیا بودم و توان لطف و کرمی که خداوند در سرشت هرکسی نهاده و در وجود بنده بود توانائی بروز آن را برای شماها نداشتم و در لحظات دیگر سرگردان و حیران دنیا بودم که چگونه جبران نمایم. به هر حال بنده حقیر نتوانستم کاری شایسته برای شما انجام دهم تا وجدان واقعی شما را راضی کند پس در برابر شما با کمال احترام معذورم و از شما طالب عفو هستم. ای مادر درست است که داغ فرزند دیدن سخت است و لیکن مسئله اسلام بر همه امور و کارها تقدم دارد و از برادران و خواهران اعم از برادران رکن آبادی می خواهم که از نسلهای خود ذریه های پاک و شایسته تقدیم انقلاب کنند یا خود نقش اساسی در تداوم آن داشته باشند زیرا در برابر هر امری از احکام اسلامی هزاران خون ریخته شده تا به صورت ثبوت رسیده است.

و پیامی برای معلمان گرامی دارم گرچه اصولاً لازم نیست انسانی در رتبه های پایین علم پیام به مراتب بالا بدهد و لیکن این ارجمندان همواره از شما می خواهم در حفظ و حراست الگوها و ذخایر ارجمند و عزیز انقلاب تلاش کنید که آنها چه سرمایه هائی بس عظیم می باشند و امید و نوشکفته دل هزاران پدر و مادر این جامعه اند و براستی دست گیرنده بینوایان و دلسوزان جامعه اینها می باشند.

ما ز دریائیم و بالا میرویم                                                     ما  ز بالائیم  و بالا می رویم

جزءها را رویها سوی گل است                                         بلبلان را پای درروی گل است

آنچه از دریا به دریا می رود                                              از همانجا که آمد آنجا می رود

برادر حقیر: منصور حاجی حسینی

امضاء

مورخ : 5/1/1366

 


شهید: علیرضا حاجی ده آبادی

فرزند: حجی هاشم

شماره پرونده: 4354/64                کد شناسایی: 1214434
محل دفن: گلزار شهدای ده آباد میبد

وصیت نامه شهید علیرضا حاجی ده آبادی

4354/64/1/ش

بسم الله الرحمن الرحیم

« ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون »

« گمان مبرید کسانیکه در راه خدا شهید می شوند مرده اند بلکه زنده اند و در نزد خدا روزی می خورند ».

بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و درهم کوبنده مستکبران و یاری دهنده مستضعفان وصیت نامه خود را با سلام به رهبر که عزیزترین عزیزانم است و آن نور تابان جماران و بزرگترین امیدهایم که ظهور حضرت مهدی است شروع می کنم. در درجه اول از همسنگرانم در مدرسه می خواهم اگر تا به حال برخوردی با یک کدام از آنها داشتم مرا مورد عفو قرار دهند و در سنگر مدرسه بخوانند و با درس خواندن مشت محکمی بر دهان یاوه گویان شرق و غرب بزنند و در درجه دوم با معلمان گرامیم که با از وقت خود گذشتن و اضافه کاری کردن درجه ما را تا بدینسان رساندند و از آنها می خواهم کار به کار کسی نداشته باشند فقط خودشان باید بدانند و خدای خودشان که اگر ساعتی اضافه کاری کنند و کلمه ای و چیزی به دانش آموزان بیاموزند چقدر ثواب دارد خدا اجرشان بدهد انشاالله.دیگر چیزی که می خواهم در این دو الگوی جامعه یکی دانش آموز و معلم که از رفتن به جبهه ها دریغ نورزند و حداقل مردم را راهنمایی کنند. پیامی دیگر هم دارم و آن به روحانیون محترم است که آنها پایه های این انقلابند، آنها خیلی بالاتر هستند که من برایشان پیام بدهم ولی برای یادآوری عرض می شود که تبلیغات را بیشتر کنند و مردم را برای رفتن به جبهه و کمک مالی آماده سازند و خدا انشاالله شما را نگه دارد تا در راه خدا کوشش کنید. پیامی هم به پدر و مادر عزیزم که شبها بی خوابی کشیدند تا مرا بزرگ کنند و حالا در راه خدا دادند و آن امانتی که از الله گرفته بودند صحیح و سالم از نظر معنوی به خودشان سپردند از آنها تقاضا دارم که درباره شهید شدن من غصه نخورند چونکه انسانهای دیگری باید به حال خودشان غصه بخورند نه به حال شهیدان.

دیگر پیامی به برادر خودم که با از جان گذشتگی در راه انقلاب کوشش می کند دارم که ای برادرم به کارهایت ادامه بده و فعالیتت را بیشتر کن. انشاالله بعد از من به جبهه بیا و اسلحه من را به دوش بگیر برای اینکه اگر تو نیایی دیگری هم نیاید پس چه کسی بیاید هرگز آن مستکبر بلند نمی شود و به جبهه بیاید پس حسین انتظار شماها را می کشد. دیگر پیامم به ملت و مردم است که دعا به جان رهبر را فراموش نکنند و همچنین دعا برای ظهور حضرت مهدی ( عج ) و در آخر از مردم میبد می خواهم که به کمکهای خود به جبهه بیفزایند همانطوری که کمکهای زیادی نیز می کنند، دعا به امام بعد از نماز امری مستحب و حتی واجب بدانید.

والسلام


مورخ: 28/10/1362                                                                   علیرضا حاجی ده آبادی

وصیتنامه دیگر شهید------------------------------------

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خدا و با یاد الله وصیتنامه خود را شروع می کنم:

پس از درود و سلام به امت همیشه در صحنه ایران و امید به پیروزی رزمندگان اسلام باید بگویم که شهادت را موجب خود نمی دانم که خدا خواست که در راه او شهید شوم و ای پدر و مادر عزیزم ! حالا که من در راه خدا کشته شدم هرچه می توانید امام را دعا کنید و در راه این انقلاب کوشا باشید و پیامی هم به برادر عزیزتر از عزیزانم دارم که ای برادر ! من خیلی در حق شما، پدر و مادر و خصوصاً این انقلاب کوتاهی کردم. خدایا تو گواهی که من قبلاً عشق به جبهه داشتم ولی این دفعه به یاری خدا و با رضایت شما آمدم تا قطره ای از خون ناچیزم را پای درخت انقلاب بریزم و از خدا می خواهم از عمر من که می کاهد به عمر امام بیفزاید.

به امید پیروزی رزمندگان اسلام و سلامتی رهبرانقلاب

علیرضا حاجی ده آبادی

30/7/1362


 

شهید: محمدحسین حسن زاده فیروزآبادی

فرزند: عباس

شماره پرونده: 8996/61                                    کد شناسایی: 1224089

محل دفن: گلزار شهدای فیروزآباد میبد

 

وصیت نامه شهید محمدحسین حسن زاده فیروزآبادی

8996/61/1/ش

بسم الله الرحمن الرحیم

« انا لله و انا الیه راجعون »

« ما از سوی خدا آمده ایم و به سوی او برگردانیده می شویم »

به نام خدای درهم کوبنده منافقان اسلام و درود بر شهیدان کربلای حسین ( ع ).

از پدر و مادرم می خواهم اگر من فرزند خوبی نبوده ام مرا ببخشند و اگر موجودی در زندگی ام دارم به حساب بیمارستان 22 بهمن که می خواهند احداث کنند واریز کنید و من با اختیار خودم و با آگاهی که داشتم به جبهه آمده ام و از حرفهای منافقین که می گویند شستشوی مغزی شده اند و امثال آنها بیزارم.

و السلام

محمد حسین حسن زاده


 

شهید: محمدرضا حسین زاده رکن آبادی

فرزند: حسین

شماره پرونده: 9232/61                                    کد شناسایی: 1230527

محل دفن: گلزار شهدای رکن آباد میبد

 

وصیت نامه شهید محمد رضا حسین زاده

9232/61-1/ش

به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان

به نام الله آفریده روح الله و با درود بر روح الله پرورانده حزب الله، سازنده ثارالله و باز بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با سلام بر تمام انبیاء و اولیاء و اوصیاء و با سلام بر تمام کسانی که بشریت و جامعه های اسلامی را از چنگال شیاطین و منافقین نجات داده اند و خواهند داد و با سلام و درود بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی بت شکن قرن و قلب طپنده مستضعفان جهان و با سلام و درود بر تمام سپاهیان جندالله، سازنده حزب الله، پشتیبان روح الله و با سلام به تمام شهدای راه حق و حقیقت و فضیلت وصیت نامه خود را شروع می کنم:

بسم الله الرحمن الرحیم

« ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون وعدا علیه حقا فی التوریه و الانجیل و القرآن و من اوفی بعهده من الله فاستبشروا ببیعکم الذی بایعتم به ذلک هو الفوز العظیم »

« خدا جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده و آنان که در راه خدا کشته می شوند ودشمنان دین را به قتل رسانند و یا خود کشته شوند این وعده قطعی است بر خدا و عهدی است که در تورات و انجیل و قرآن یاد فرموده و از خدا باوفاتر به عهد کیست؟ ای اهل ایمان شما به خود در این معامله بشارت دهید که این معاهده با خدا به حقیقت سعادت و پیروزی بزرگی است ».

با درود بر سالار شهیدان حسین ابن علی که چگونه زیستن و چگونه مردن را به جامعه بشریت آموخت و با درود به رهروان حقیقی او همچون خمینی کبیر و یاران باوفای او همچون بهشتی و بهشتیها و با درود بیکران بر خواهران و برادران شهیدپرور ایران که همچون یاران باوفای امام حسین ( ع ) رهبر خود را یاری می کنند. انشاالله خداوند به شما اجر و پاداش نیک عنایت فرماید. آری صدای هل من ناصر ینصرنی حسین زمان، روح خدا، خمینی کبیر را با گوش دل شنیدم و پرواز خویش را در صراط مستقیم که به سوی معشوقی که سرانجام همه امور به سوی اوست ( انا لله و انا الیه راجعون ) آغاز نمودم و از معشوق خود خواستم اگرچه من لیاقت عاشقی او را ندارم و من این لیاقت را از روی لطف و کرم خود عنایت کند. زیرا هرکه عاشق او شد او هم عاشق او می شود و سرانجام او را می کشد و خود خون بهای او می شود. خدای من در راهی که قدم برداشته ام آگاهانه بود و فقط رضای تو را در نظر داشتم و خود می دانم که سرانجام این راه به کجا به طول می انجامد. پس خدای مهربان من را راهنمایی کن و هیچ لحظه کارم را به خودم وامگذار. ای خدا به ما توان جداکردن حق از باطل بده تا بتوانیم به تمام اله های دروغی پشت پا زده و به تو یگانه و دین راستین تو اسلام خدمت کنیم.

 در اینجا سخنی با پدر و مادر گرامیم دارم و از حضور مبارکشان عرض ادب می نمایم. سلام بر پدر و مادر عزیزم که رنجهای فراوان برای من کشیده اید و من را بزرگ کرده اید تا بتوانم در جبهه های حق علیه باطل شرکت کنم. امیدوارم که شما من را می بخشید که نتوانستم و نفهمیدم که فرزند خوبی برای شما باشم. امیدوارم که خداوند در دنیا زیارت و در آخرت شفاعت اهل بیت نصیب شما گرداند و اگر خداوند لیاقت شهادت به من داد و شهید شدم برایم گریه نکنید زیرا شهادت فخر اولیاء است و ثانیاً خودم این راه را انتخاب کرده ام و خدای ناکرده از گریه شما دشمن شاد می شود و هر چقدر خواستید گریه کنید برای مظلومیت امام حسین ( ع ) و شما ای خواهرانم زینب وار دنباله رو شهیدان باشید و درس شهامت و شجاعت را از زینب بیاموزید و با حجاب خود دنیا را به لرزه اندازید و یادآور زمان حسین ( ع ) باشید. درود خدا بر چنین خواهرانی که رهروان زینبند و ای برادرانم از شما می خواهم که نگذارید اسلحه شهدا بر زمین افتد و از شما می خواهم فقط فکرتان خدا و خلق خدا باشد و سعی کنید که رضایت خدا در کارهایتان باشد و گوش به فرمان امام و روحانیت مبارز باشید و گول یاوه سرایان و ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟////////

 


شهید: سید ابوالفضل حسینی ده آبادی

فرزند: سید عباس

شماره پرونده: 3473/59                                      کد شناسایی: 1239201

محل دفن: گلزار شهدای ده آباد میبد

 

وصیت نامه شهید سید ابوالفضل حسینی ( سید عباس )

3473/59/1/ش

بسم الله الرحمن الرحیم

بسم الله القاصم الجبارین و بسم رب الشهدا

« و لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون »

« گمان مبرید آنان که در راه خدا کشته می شوند مرده اند بلکه زنده اند و در نزد خدایشان روزی می خورند ».

به نام خدای یکتا و خدای مظلومان و مستضعفان و ستم دیدگان دنیا و خدای شهدا و صالحین. امروز حسین زمان تنهاست، امروز فرزند فاطمه در مقابل ابرقدرتهای پست بی یاور است، امروز که کربلای انقلابمان خون می خواهد می روم تا نینوایی بیابم و به این مزدوران شرق و غرب و ابرقدرتها بفهمانم که تنها آرزوی ما شهادت است. می روم تا شاید چند قطره خون ناقابل خود را برای باروری این انقلاب عزیزمان و به پیشگاه مولایم مهدی ( عج ) و نائبش رهبر عزیزمان امام خمینی تقدیم نمایم.

این وصیت نامه مورخ 12/9/1359 روز دوشنبه در پایگاه منتظران شهادت در اهواز در حالیکه سالم بودم نوشتم. وصیم برادر عزیزم می باشد وقتی شهید شدم بدنم را در محل تولدم در کنار پدر عزیزم به خاک بسپارید. من آرزو داشتم به کربلا بروم ولی کربلا رفتن چه سخت است. قبل از اینکه بدنم را به خاک بسپارید سر قبرم سرگذشت قهرمان کربلا، شهادت حسین و یارانش برایم بخوانید و همچنین زیارتنامه آن حضرت و از همه حاضرین می خواهم که از خدا بخواهند از گناهانم درگذرد و مرا عفو نماید.

بارالها به حقانیت تو گواهی می دهم که قرآن کتابم، کعبه قبله ام و علی امام اولم تا مهدی ( ع ).

مادر عزیزم ! سلام مادر برایم زحمت فراوان کشیدی اگر تو را اذیت کردم من را عفو نما. مادر ! تو به من گفتی که اگر در سپاه بروی تو را عاق می کنم، مادر از اینکه عاشق در این راه بودم و از فرمان تو سرپیچی کردم و همچنین برای رفتن به جبهه با تو دروغ گفتم و پنهان کردم من را ببخش و راضیم کن و افتخار کن که چنین فرزندی داشتی و در راه خدا دادی. مادر ! همیشه دعایم این بود خدایا مرا در بستر مرگ نمیران چه زشت است. مادر عزیز ! من اگر شهید شدم راضی نیستم هرگز برایم گریه کنی و لباس سیاه بپوشی تا دشمنان شاد شوند. برایم شادی کن چون خودت آرزو داشتی که داماد شوم. مادر ! من رفتم و کشته می شوم تافردا در مقابل زهرا سربلند باشی، اگر زهرا گفت من حسین داشتم و در راه خدا دادم، مادر تو هم بگو من فرزندی در راه خدا دادم و بگو خدایا این قربانی را از من قبول کن. در روزهای آخر عمرم چند سخنی هم با برادرم ( دارم ):

سلام من بر تو باد ای برادر، امیدوارم که برادرت را راضی نموده باشی، برادر ! اگر روزی با تو بدرفتاری کردم برادر جوان بودم برادر را ببخش و از تو می خواهم که بر علیه دشمنان دین و دیانت مبارزه نمایی، برادر ! هر چند مالی دارم چند ماهی برایم نماز بخوان و روزه بگیر و بقیه اش خرج مادر کن و اضافه آن را در راه خدا بده. سلامی هم با خواهرم دارم:

سلام بر تو ای زینب زمانه ! ای خواهر از تو می خواهم مانند زینب پیامم را به عالم برسانی و یزید و یزیدیان را رسوا نمائی و از تو می خواهم صبور باشی و برای برادرت گریه و زاری نکنی که راضی نیستم سر قبرم شادی نما، فرض کن شب دامادیم است و لباس عزا نپوشید و شیرینی به مردم بدهید و به هیچ کس کوچکترین حرفی نزنید خودم عاشق در این راه بودم و به هدف خود رسیدم. دم آخر چند جمله ای با برادران سپاه پاسداران عزیز:

درود خدا و خلق خدا بر شما باد ای سربازان امام، از شما می خواهم که این انقلاب را پاسداری نمایید و تمام اوامر امام را با قاطعیت تمام اطاعت نمائید و درددلی دارم با دوستان عزیزم که همیشه در کنارم بودند، دوستان عزیز ! مبادا غافل شوید و به ندای هل من ناصر حسین پاسخ ندهید، قاطعانه در مقابل زورگویان و ابرقدرتهای پست بایستید و بر علیه آنان قیام کنید و گوش به فرمان امام عزیزمان خمینی کبیر باشید و قاطعانه اوامر او را اطاعت نمایید.

امیدوارم اگر روزی شما را رنجانیده ام به خاطر مسائلی مرا عفو نمایید و حلالم کنید و از خدا بخواهید که مرا عفو نماید و هیچ موقع از او دور نشوید و مخصوصاً شبهای جمعه در درگاهش سر تعظیم فرود آورید و دعای کمیل بخوانید و از من هم یادی بنمایید.

درود بر رهبر انقلابمان امام خمینی و تمام رزمندگان اسلام

و پاینده باد انقلاب اسلامی ایران

مرگ بر دشمنان امام و انقلاب عزیزمان

بخصوص ابرقدرتهای پست شرق وغرب

خداحافظ شما باد. خدا نگهدارتان

برادر کوچک شما و سرباز امام خمینی

سید ابوالفضل حسینی ( سید عباس )

12/9/1359

     


شهید: سید ابوالفضل حسینی ده آبادی

فرزند: سید محمد

شماره پرونده:6095/67                                 کد شناسایی: 1239202

محل دفن: گلزار شهدای ده آباد

 

وصیت نامه شهید سید ابوالفضل حسینی ( سید محمد )

6095/67/1/ش

بسمه تعالی

« و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله امواتا بل احیاء و لکن لاتشعرون »

« به آنها که در راه خدا کشته می شوند نگویید مردگانند بلکه زندگانند ولی شما در نمی یابید ».

به نام خداوند متعال تنها آفریننده و خالق جهان هستی و تنهایی که فقط پرستش و عبادت سزاوار اوست و به غیر از او همه هیچ اند و نابود و زندگی همه به او بستگی دارد و اگر بخواهد همه را نابود خواهد کرد.

باسلام و درود به منجی عالم بشریت وبرپاکننده عدل جهانی امام زمان ( عج ) و به نائب بر حق او خمینی کبیر و با درود و سلام مجدد به امت شهیدپرور ایران و ملت شهیدپرور میبد و خانواده های شهداء،اسراء، معلولین و مفقودین و با درود فراوان بر شهدای اسلام از صدر تا به حال و از سمیه تا شهدای انقلاب اسلامی ایران که برای برقراری عدل و عدالت و نابودی ظلم و بیدادگری کوشیدند و خون شریف خویش نقش بر زمین نمودند و فدای اسلام عزیز نمودند و به جهانیان ثابت کردند که تنها اسلام است که مکتب جهانی است و برای همیشه پیروز و سرفراز خواهند ماند و با سلام بر پدر و مادر و برادران و خواهر عزیزم که امیدوارم زندگی خود را برای برقراری اسلام بگذرانند و بی خود تباه نکنند.

     وصیت نامه خود را چنین آغاز می کنم.

« یا مقلب القلوب و الابصار ثبت قلبی علی دینک و لا تزغ قلبی بعد اذ هدیتنی و هب لی من لدنک الرحمه انک انت الوهاب »

« بار خدایا ای برگرداننده دل و دیده دلم را در دینت ثابت نگه دار و از آن پس که هدایتم کردی دلم را منحرف مساز و از پیش خود رحمت بر من ببخش که تو بسیار بخشنده ای ».

 خدایا تو می دانی که من تنها برای رضای تو قدم برمی دارم و تنها برای برقراری دین تو به جبهه آمده ام و تنها برای لبیک گفتن به نائب امام زمان تو به جبهه آمده ام پس ای خدا مرا یاری فرما تا به قلب دشمن یورش برم و دشمنان دین تو خون ناقابل خود را بر روی زمین بریزم و در راه اسلام شهید شوم. حال که ای خدای مهربان به من توفیق داده ای تا جزء قطره ای از دریای بیکران لشکر اسلام شوم می روم تا انشاالله اگر بخواهی این جان ناقابل خود را فدای اسلام عزیز نمایم. پس ای امت شهیدپرور میبد و پدر ومادر عزیزم پیامی به شما دارم که امیدوارم که آن را بپذیرید.

 سلام بر تو ای پدر ومادر عزیزم که سالها برای من زحمت کشیدید و مرا به اینجا رساندید که در پیری دست ناتوان شما را بگیرم و یاریتان کنم باید مرا ببخشید زیرا زمانه طوری شده که باید رفت و اسلام را یاری کرد و چنان چه به اسلام یاری داده نشود از بین خواهد رفت و بعد از اسلام و من و شمایی نخواهیم ماند اسلام امروز به خون احتیاج دارد و تنها خون است که می تواند اسلام را نجات دهد وگرنه دیوهای خونخوار اسلام را می بلعند و آن را از بین می برند پس شما باید مرا ببخشید و تنها برای امام عزیز دعا کنید زیرا او بود که ما را از طاغوت نجات داد و چراغ هدایت اسلام را برای ما روشن کرد پس او را فراموش نکنید و او را دعا کنید و همچنین شما ای  امت اسلامی میبد امام را دعا کنید و او را فراموش نکنید و زیاد به یاد خدا باشید که خداوند در قرآن کریم می فرماید: ” واذکرو الله کثیرا لعلکم تفلحون “ خدا را زیاد یاد کنید که شاید به فلاح و رستگاری برسید و تنها یاد خداوند است که انسان را از شیطان به دور می دارد که دعا و نماز همان یاد خداوند می باشد پس هر چه شما کردید یاد خدا را فراموش نکنید و آخرین پیام این است که به فکر جبهه ها باشید و رزمندگان عزیز را دعا کنید که این دعاها خیلی مؤثر است و خداوند نیز فرموده است: بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را ،پس همیشه دعا کنید و از خدا بخواهید که اسلام زنده بدارد و کفر را نابود کند.

در پایان پیام جداگانه ای به پدر و مادر و برادران و خواهر عزیز و تمام اقوام و دوستان عزیزم:

پدر عزیزم سلام. امیدوارم که مرا ببخشید اگر اشتباهی کردم از من درگذری شاید من حرفهایی به شما زده باشم که موجب ناراحتی شما شده باشم امیدوارم آنها را فراموش کنید.

مادرم سلام. شما برای من زیاد زحمت کشیدی امیدوارم که مرا ببخشید. مادر جان هنگامی که خبر شهادت مرا ی فهمی می دانم که گریه می کنی امیدوارم گریه ات برای از دست دادن فرزندت نباشد بلکه برای آقا و مولایم حسین و غریبی او باشد. امیدوارم که از این اشتباهات من بگذرید و مرا ببخشید.

برادران عزیزم سلام. من رفتم خداحافظ. مرا ببخشید، می دانم شما را ناراحت کرده ام و از من رنجیده اید مرا ببخشید و اشتباهم را فراموش کنید.

خواهرم سلام. امیدوارم که مرا ببخشید. تمام دوستان و اقوام به شماها سلام عرض می کنم. امیدوارم که مرا ببخشید شاید از من ناراحت شده باشید و شما را رنجانیده باشم. امیدوارم که آنها را فراموش کنید و مرا ببخشید و به شما ای دانش آموزان عزیز که مرا می شناسید و بر سر کلاس شما آمده ام پیامی دارم امیدوارم درس خود را به نحواحسن بخوانید و از خواندن درس کوتاهی نکنید چون درس خواندن شما نیز جنگی است بر علیه مستکبران و ظالمان، پس بکوشید اسلام و مملکت اسلامی را از فقرها و ضعف نجات دهید که این هم خودش یک نوع جهاد است و امید دیگری از شما دارم که اگر من در کلاس به شما نوباوگان انقلاب پرخاش نمودم مرا ببخشید و آنها را فراموش کنید و به شما همکاران عزیز امیدوارم که بکوشید و جوانان عزیز را با تعلیم و تربیت صحیح و مفید پرورش دهید تا انشاالله مملکت اسلامی از بیگانگان بی نیاز شود و چنان چه از من همکار خودتان اشتباهی دیده اید امیدوارم که مرا ببخشید و شما جوانان عزیز به جبهه بشتابید و اسلام را نجات دهید و حرف امام را جامه عمل بپوشانید.

تاریخ:دهم اسفندماه 1362

امضاء: سید ابوالفضل حسینی ده آبادی

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار


 

 

شهید: سید ضیاء حسینی رکن آبادی

فرزند: سید محمد

شماره پرونده:9400/61                                   کد شناسایی:1240158

محل دفن : گلزار شهدای رکن آباد میبد

 

وصیت نامه شهید سید ضیاء حسینی رکن آبادی

9400/61 ـ 1/ش

بسم رب الشهداء والصدیقین

بسم رب الشهداء والصالحین

« و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله امواتا بل احیاء ولکن لاتشعرون »

با درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و با درود به روان پاک تمامی شهدا و صدر اسلام خصوصاً شهدای انقلاب اسلامی ایران که خون خود این انقلاب را یاری نمودند و به دست من و شماها دادند که ادامه آن به انقلاب حضرت مهدی موعود ( عج ) بدهیم. انشاالله. اللهم احفظ امام الخمینی بار خدایا دعاهای خانواده های شهیدداده و کسانی که در شب های تاریک بلند می شوند و با نیایش به درگاه تو روی می آورند قبول کن. خدایا، پروردگارا حفظ فرما رهبر ما را.

الگوهای جامعه ما درخت انقلاب را یاری کردند. مطهری، مفتح ها و بهشتی ها چشم امام را گریان کردند و ای خدا چه بگویم که خودم گریانم در حال نوشتن وصیتم.

مادر ! من به فدای اسلام. راضی باش این جوانان حمله به جبهه های حق علیه باطل می برند تا برای پیروزی، این دشمن اسلام نابود کنند. فوج این جوانان به جبهه ها از نجات اسلام است و شما پدران و مادران و خواهران عزیز سنگر مسجدها را حفظ کنید و دعا کنید برای این روحانیون منسجم و بگوییم که این روحانیت اصل بود که این انقلاب شد و به پیروزی پیوست و شما مردم دست را به دست برادران منسجم روحانی بگذارید و وحدت خود را حفظ کنید خدا شما هم حفظ فرماید برای جلوگیری از توطئه چینها و هرگونه و هر دسته ای که بر ضد دین است مخالفت شما مردم منسجم حاضر شوید و بدانند که ملتی که شهادت را یک رستگاری می داند شکست ندارد و چرا ما از مرگ بترسیم و یک مسلمان اصلاً مسئله مرگ برایش دیگر باید حل شده باشد و صدام بداند که باید برود و گرنه می رویم تا بغداد هم گیریم. ما قدرت بالاتر داریم که همراه ماست که آن هم خداست که تمام قدرتها در دست اوست و کارها را درست می کند.

ان شاالله خدا شما مردم را حفظ کند که آنقدر در صحنه حاضرید و در صحنه حاضر باشید که خدا هم با شماست و من که رفتم و شهید شدم غیر دعا برای شما چیزی نداشتم و ندارم که به شما هدیه دهم و در آخر سخنی با پدر و مادر گرامیم دارم که آرام باشید، شادمان باشید، جشن بگیرید از اینکه فرزندتان شهید شده و پدر و مادر اگر ناراحتی دارید بروید شبها با ستارگان آسمان برای امام دعا کنید که دعاهای شما گیر است و خدا مجری دعاهای شما است و این سخنم با پدر و مادرم امیدوارم که از من هم راضی و خشنود باشید. انشاالله.

و السلام علیکم و رحمت الله

و من الله التوفیق

سید ضیاء حسینی

 


شهید: سیدمهدی حسینی کافی آبادی

فرزند: سیدجعفر

شماره پرونده: 9478/61                                    کد شناسایی: 1240159

محل دفن: گلزار شهدای یخدان میبد

 

وصیت نامه شهید سیدمهدی حسینی کافی آباد

9478/61/1/ش

بسم رب الشهدا

سلام بر رهبران توحیدی از آدم تا خاتم و از محمد ( ص ) تا صاحب الزمان ( عج ) و سلام بر نائب و وارث انبیاء امام خمینی کبیر رهبر جهانی اسلام که چون شیر روزها می خروشد و شبها چون جد بزرگوارش امام سجاد ( ع ) به دعا و نیایش خداوند مشغول است.

امت شهیدپرور و قهرمان خداوند بر شما منت نهاد و این رهبر را به سویتان گسیل داشت تا با پیروزی از مکتب همیشه جاوید اسلام و سنت رسول اکرم ( ص ) آنچنان زندگی کنید که او می خواهد و آنچنان از حق دفاع و بر ظالم بشورید که به سعادت برسید و در جوار پاک رسول اکرم زندگی کنید که خداوند انقلاب اسلامی را به رهبری امام نجات داد و ملت ایران را که در زندگی دنیوی گم شده بود به وسیله اسلام زنده ساخت. جوانان را آنچنان عاشق ساخت و مکتبی را به بار آورد که اکنون مشتاقانه هجوم می برند بر دشمنان بعثی و مزدوران آمریکایی و برای دفاع از دین خود و مکتب خود جان را چه ارزش باشد که فدا نکنند. شهادت برای ما سعادت است و افتخار هرکس که لایق باشد به چنین مقام والایی می رسد.

خدایا من ناامید نیستم، من در خود به هیچوجه لیاقت شهادت نمی بینم ولی آگاه بدانم که تو توبه پذیر هستی. برادران و دوستان همراهم شهادت یک انتخاب است انتخابی آگاهانه و مشتاقانه، حرکتی است شتابدار به سوی معشوق که نصیب هرکس نمی شود و بر شهید گریه جایز نیست و شما نیز تسلیت نگویید و تسلیت نپذیرید و فقط به تبریک ها پاسخ گویید تا روح شهادت طلبی مسلمین هرچه بیشتر و بیشتر شکوفاتر شود. تنها شهادت طلبی نمی تواند کارا باشد بلکه در کنار این روح باید فکر اسلامی و منسجم و مترقی و قوی وجود داشته باشد.

و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته

سید مهدی حسینی


 

شهید: سیدعلیرضا حسینی نسب شورکی

فرزند: سیداحمد

شماره پرونده: 11903/65                                کد شناسایی: 1240991

محل دفن: گلزار شهدای شهیدیه میبد

 

وصیت نامه شهید سیدعلیرضا حسینی نسب

11903/65/1/ش

بسمه تعالی

به نام خدا، به نام او که چگونه زیستن و چگونه مردن را به من آموخت. به نام او که پشتوانه معظم شهدا و پاسدار حریم خون آنهاست.

از هنگامی که به دنیا آمده ام و خویش را شناخته ام، هستی ام را و زندگی خویش را وقف در راه تو ای کریم و ای رحیم کرده ام پس امروز نیز که به سوی جبهه روانم تو مرا راهنمایی کن که چگونه مردن را نیز بیاموزم و خود پشتوانه راهم باش. ای مردم چگونه با شما سخن بگویم که براستی متأثرم، زیرا بدان صورت که خدای بر من تکلیف کرده بود نتوانستم خدمت کنم ولی امیدوارم که قدم ذاردنم به جبهه ( اگر خدا خواست ) خدمتی باشد به شما مردم شهیدپرور و عاشق انقلاب و اسلام.

مردم ! چون حضرت علی ( ع ) جدم می باشد، چون او بر شما وصیت می کنم و شما را به تقوی فرا می خوانم که تقوا را نصب العین خویش قرار دهید و امام این بزرگ بت شکن زمان را یاری کنید و لحظه ای نگذارید که قلب امام ناراحت باشد و پشتوانه پرعظمت وی باشید که خدا پشتوانه شماست.

پدرم ! ای که نامت زیور کلامم می باشد، چگونه لطفهایت را بگذارم و بروم و خدمتی به شما نکرده باشم ، انشاالله که با شهادت فرزندت در جلوی انبیاء و اولیاء خدا روسفید باشی. پدرم ! مرا با آنکه خدمتی به شما نکرده ام و امید آینده ات بوده ام از لطف خویش ببخش.

مادرم ! ای غمگسار شبهای تارم، ای که مرا با زحماتی طاقت فرسا بزرگ کرده ای، ای که هنگام ناراحتی ناراحت و در وقت شادی با من شاد بودی. هنگام آن رسیده است که وداع گوئیم و خویش را به سوی هدفی که عاقبت همه ما به آن هدف است رهسپار شویم. مادرم ! هنگامی که نامت را بر زبان می آورم ناخودآگاه گریه مرا فرا می گیرد و خود را در برابر زحماتت کوچک می دانم ولی به بزرگی خودت مرا ببخش و حلالم کن تا انشاالله خدا نیز مرا ببخشد.

برادرم ! ای راست قامت، یادت هست که با هم عزیزترین محبت را داشتیم. یادت هست که با هم بودیم و غمخوار یکدیگر بودیم. امروز از تو می خواهم که سلاحم را چنان برگیری که خصم زبون انگشت حیرت به دهان بگیرد و تو نامم را جاودانه بدار با مبارزات خودت.

 خواهرانم ! امروز که کشور اسلامی ما محتاج به عفت و پاکدامنی است پس خود با عفت فرزندانی را تربیت کنید که فردای پرعظمت جامعه اسلامیمان را بسازند و چون شیر علیه خصم حیله گر و فانی غرنده باشند و فرزندانی وفادار به امام امت باشند.

همسرم ! ای که می دانم با خون وصیت نامه ام را می خوانی چگونه برایت پیام دهم که دیگر مرا نمی بینی. ای رازدار زندگی ام می دانم برایت صبر بر عظمت شهادتم سخت است ولی صبور باش، چونان همسر حنظله باش که شوهر یک شبه اش را به سوی میدان فرستاد و بعد خبر شهادتش را شنید. همسرم ! امیدوارم اگر فرزندی از من به شما رسید چنان تربیتش کنی که فردا جامعه ساز باشد. نمی خواهم به وی بگویی که پدرت به سفر رفته یا نمی آید بلکه بگو پدرت به پیش جدش رفته و به فرزندم بگوئی پدرت برای دین جدش فدا شده و هیچ جای ناراحتی نیست. همسرم ! دوست نمی دارم از ضعف با فرزندم سخن بگوئی با قوت قلب با وی سخن بگو و هیچگاه به خاطر نبودن من ناراحت مباش. از پدرخانم و مادر خانمم نیز کمال تشکر را دارم که چنین فرزندی را تربیت کرده تا امروز جای خالی شوهرش را پر کند و چون کوه استوار باشد.

پدرم و مادرم و همسرم ! شبهای جمعه و جمعه بر سر قبرم بیائید و به یاد جد مظلومم گریه کنید و به مظلومیت علی ( ع ) و فاطمه زهرا ( س ) گریه کنید که اینها آقایان مایند و مائیم که باید ادامه دهنده راهشان باشیم.از همه شما التماس دعا دارم.

هرچه کردید سر قبرم آمده تا قبرم با قدمهای شما آباد گردد. دوست نمی دارم بر سر قبرم از دنیا سخن به میان بیاید.

هرچه کردید با همسرم با مهربانی سخن بگوئید

فرزند حقیرتان سید علیرضا حسینی نسب

امضاء: 3/10/1365


 

شهید: محمد حکیمی راد

فرزند: غلامرضا

شماره پرونده: 4376/63                               کد شناسایی: 1245035

محل دفن: گلزار شهدای رکن آباد میبد

 

وصیت نامه شهید محمد حکیمی راد

4376/63/1/ش

بسم الله الرحمن الرحیم

« ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون »

« به آنانی که در راه خدا کشته می شوند مرده نگوئید بلکه آنان زنده اند و نزد پروردگار خود روزی می خورند و لیکن شما درک نمی کنید ».

با درود فراوان به بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و با سلام فراوان به تمامی شهیدان از هابیل تا سیدالشهدا و از حسین ( ع ) تا شهید مظلوم بهشتی و شهدای 7 تیر و شهدای جنگ تحمیلی حق بر باطل و با آرزوی ظهور هرچه سریعتر صاحب الزمان ( عج )و پیروزی رزمندگان اسلام اینکه وصیت نامه خویش را شروع می کنم:

سوگند به وحدانیت الله، سوگند به رسالت خونبار محمد ( ص )، سوگند به ولایت علی ( ع ) و فرزندانش و سوگند به اسلام و سوگند به قیام مؤمنین در جنگ با نفس و سوگند به حکومت جهانی اسلام امام مهدی ( عج ) منم بنده معصیت کار خدا که خاک را وصیم می کنم، ای دنیا چه بگویم از رفتارت، چقدر پرزرق و برقی و چه پرشاد، اما علی و پیروانش ترا ترک گفتند و من نیز ترا ترک می کنم. چرا که این دنیا چه ستمها بر ما نمود و چقدر از پشت بر ما خنجر کشید و ما را جذب فسادش نمود. و ای مردم و ای امت مسلمان فریب دنیا را نخورید که دنیا زودگذر است و در آخر باید جواب کارهایتان را بدهید و از شما امت حزب ا . . . می خواهم که این پیام را از من بشنوید که باید به پای آزادی و استقلال و جمهوری اسلامی خون ریخت و آنهم چه خونهای پاکی.

ای کسانیکه قلبتان را سیاه و خالی از نور توحید کرده اید به خود آیید و از جوانان به خون تپیده عبرت بگیرید، دست از این زندگی فانی بشویید و به آخرت چنگ زنید در غیر اینصورت عذاب دردناکی در انتظار شماست و ما امتی بودیم در بدبختی و ضلالت و سکوت و سیاهی همه را فرا گرفته بود و بزرگ مردی از خاندان رسول ا . . . و فرزند ابا عبدا . . . ما را از این فلاکت و بدبختی بیرون آورد و ما را نجات داد. پس همواره امام را دعا کنید و دنباله رو روحانیت عظیم و متشکل باشید که ما هرچه داریم از احکام اسلام و قرآن داریم . ای امام بزرگ اینک ما امت محمدیم، به فرمانت گوش فرا دادیم، صدایت را شنیدیم، با قدرتهای بزرگ جنگیدیم ولی ما مانند مردم کوفه نیستیم که تو را ترک گوییم و همواره با تو خواهیم بود.

و اما تو ای پدرم هرگز در مرگ من اشک نریز و صبر کن زیرا در راه خدا فدا شده ام و این هرگز گریه ندارد. پس پدرم صبر پیشه کن ابراهیم وار از قربانی نمودن فرزندت برای اسلام و قرآن دریغ نکن. پدرم دوست می دارم که بگویی ” ای خدا امانتی بود که از جانب خدا فرستادی این است استرداد امانت، امیدوارم مقبول در گاهت باشد“. و همچنین مادرم صبر کن چون ام لیلا که در غم فرزندش صبر کرد. امیدوارم مادر شیرت را حلالم کنی و بخشی که شما را اذیت و آزار دادم و برادرانم شما همواره به یاد خدا باشید و تا آنجائی که توانستید به مردم خدمت کنید و شما ای خواهرانم چون زینب ( س ) در غم برادرش صبور باشید و با تبلیغات خود کاخ یزیدیان زمان را فنا سازید و در راه اسلام قدم بردارید.

و من از تمامی مردم رکن آباد و کسانیکه کوچکترین اذیتی از طرف من به آنها شده خواستارم که به بزرگیشان مرا ببخشند و حلالم کنند و شما ای رفقا و دوستانم از تمامی شما حلالیت می طلبم و می خواهم از من راضی وخشنود باشید و هر کس از من طلبی دارد خواهش می کنم به خانواده ام مراجعه فرماید وطلبش را بگیرد و در خاتمه تمامی شما امت حزب ا . . . را به خداوند بزرگ می سپارم.

دیدار امت حزب ا . . . در بهشت جاودان. به امید پیروزی کامل رزمندگان و سلامتی رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران.

و السلام علیکم و رحمه ا. . . و برکاته

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار

محمد حکیمی راد

29/12/1362

 


شهید: مسعود خاکزار بفرویی

فرزند: محمد علی

شماره پرونده: 10363/61                            کد شناسایی: 1257430

محل دفن: گلزار شهدای بفروییه میبد

 

وصیت نامه شهید مسعود خاکزار بفرویی

10363/61/1/ش

بسم الله الرحمن الرحیم

« و لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون »

« چنین مپندارید آنهائی که در راه خدا کشته می شوند مردگانند ولیکن زنده اند و جاودان و در نزد خدا روزی می خورند ».

و اما شما ای برادرانم ! راهم را ادامه دهید که راه خداست و انتقام خونم را از این کفار بگیرید و دین خود را ادا نمایید و خطم را که همانا خط امام و اسلام حقیقی است از یاد نبرید که انشاالله اسلام پیروز است و به زودی کفار نابود خواهند شد و شما خواهرانم ! همانطور که من راه حسین ( ع ) را در پیش گرفتم شما هم باید راه زینب ( ع ) را در پیش گیرید و کار زینبی کنید و در راه اسلام و قرآن گام بردارید و خواهران دیگر را در پیشبرد هرچه بیشتر اسلام راهنمائی کنید که انشاالله جمهوری اسلامی در کلیه بلاد مسلمین طنین افکند و اما آهی سرد و سوزناک از دل می کشم چرا که خیلی آرزوی کربلا را در دل داشتم و لیکن توفیق آن را پیدا نکردم. امیدوارم بروید کربلا و من را هم یاد کنید. فاصله ام تا کربلا خیلی نزدیک شده بود امیدوار بودم که موفق شوم و کربلا روم افسوس میسر نشد. وقتی جسدم را به سوی وطنم برگرداندند چشم من به عقب است به سوی کربلا است و هنوز هم ای برادری که جنازه ام را بر دست داری اگر با چشم دل نگاه کنی چشم من به طرف کربلا است. به امید پیروزی رزمندگان جمهوری اسلامی ایران و تو ای پدر و مادر و برادر و خواهرم و کلیه بستگانم امیدوارم همگی مرا ببخشند و از من رضایت داشته باشند.

مسعود خاکزار

 


شهید: ابوالفضل خالقیه

فرزند: محمدحسین

شماره پرونده: 8534/62                                    کد شناسایی: 1259059

محل دفن: گلزار شهدای بشنیغان میبد

 

وصیت نامه شهید ابوالفضل خالقیه

8534/62/1/ش

1/12/62

« و لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون »

سوره آل عمران آیه 169

به نام خدای بخشنده مهربان

« مپندارید که شهیدان راه خدا مرده اند بلکه زنده به حیات ابدی شدند و در نزد پروردگارشان متنعم خواهند بود ».

با درود و سلام به پیشگاه مقدس امام زمان ( عج ) و نائب بر حقش خمینی کبیر این پیر جماران و این فریادرس تمامی مستضعفان جهان و با سلام به تمامی رزمندگان کفرستیز اسلام که با ایثار جانشان از اسلام عزیز و کشور اسلامی ایران و ناموس مسلمین دفاع می کنند و با سلام به ارواح مطهر شهدای اسلام از شهدای کربلای حسین تا شهدای کربلای خمینی و با سلام به تمامی خانواده های شهدا که با از دست دادن بهترین سرمایه شان از اسلام عزیز دفاع کرده و پوزه دشمنان اسلام و کفر جهانی را به خاک مالیده و از کشته شدن فرزندانشان هیچ هراسی ندارند و با سلام بر پدر و مادر عزیزم که به مدت شانزده سال برای من حقیر زحمت کشیده اید امیدوارم که سلامت باشید و خداوند توفیق طاعت و بندگی در درگاهش را به شما عنایت کند و تو ای مادر عزیزم که با شیر پاکت مرا چون قاسم پرورش دادی که بتوانم راه جهاد در راه خداوند را برگزیده و عازم نبرد با دشمنان اسلام بشوم و شما ای پدر و مادر عزیزم اگر در گذشته از من بدی دیده اید از من راضی باشید و مرا حلال کنید.

وصیت دیگر من به خواهرانم و برادرانم این است اگر من به آنها آزار و اذیت رسانده ام باید مرا حلال کنند تا خدا مرا ببخشد.  وصیت بزرگ من به خواهر بزرگم این است که می خواستم به تو بگویم تو من را بزرگ کرده اید و من تو را اذیت کرده ام باید تو خواهر مرا ببخشی.

ای مادر عزیز و پدر خدا یک فرزندی حقیر به شما داده است و آن فرزند را از شما گرفته است نباید شما ناراحت باشید که همچون فرزندی در راه خدا داده اید. مادر جان هر وقتی که من را تشییع می کنند تو در میان مردم گریه نکنی می خواهم مثل خانواده های شهدا دیگر باشید و در مراسم تشییع جنازه پسرشان شیرینی به مردم می دادند و با خدای خود می گفتند: ما همچون فرزندی به شما داده ایم.

مادر وپدر جان می خواهم در وسط تشییع جنازه من گریه نکنید و خیال بکن که پسرت داماد می کنی. پدر و مادر و خواهران و برادرانم شما لیاقت نداشتید که ببینید که برادرت را داماد می کنند. خواهران و برادرانم می خواهم در وسط تشییع جنازه من شرکت کنید و خوشحال و شاد باشید که آن منافقین کور دل بلرزند و کور شوند.

پدر ومادر عزیز و خواهران و برادرانم وصیت بزرگ دیگرم این است که شما پیرو روحانیت مبارز باشید و هر چه کردید در نمازهایتان دعای رهبر عزیزمان خمینی کبیر بکنید که خدا یار و نگه دار شماست. مادر عزیز می خواهم هر وقتی که من شهید شدم هر هفته به سر خاکم بیایی و یک جعبه شیرینی به مردم بدهید و به مردم بگویید که من همچون فرزندی داده ام. مادر جان و پدر یک روزی که نامه شما آمد که نوشته بودید  من چهار هفته است که دعای ندبه می خوانم به خاطر شما رزمندگان،: که به خدا تو مادر به فکر رزمندگان و شهدا هستی و مادر میخواهم که هر هفته دعای ندبه بخوانی که خدا انشاالله پشتیبان شما خانواده های شهداست .

السلام علیک یا اباعبدالله.

مادر من تنها آرزویم شهادت بود که نصیبم شد که خدا را شکر می کنم.

وصیت به شما خویش و قومان این است که من را ببخشید به خصوص عمویم که باید حتماً من را ببخشید و مرا حلال کنید. وصیتم به شما رفقا این است که باید مرا ببخشید که در میان شما زیاد خوب نبودم و اگر من بد بودم باید مرا ببخشید.

والسلام

1/12/1362          ابوالفضل خالقیه

به امید پیروزی رزمندگان اسلام

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

به امید دیدار در سرای آخرت


 

شهید: محمدحسین خامسی میبدی

فرزند: احمدعلی

شماره پرونده:6756/66                         کد شناسایی: 1259227

محل دفن: گلزار شهدای روضه رضوان میبد

 

وصیت نامه شهید محمدحسین خامسی 

6756/66/1/ش

بسم رب الشهدا و الصدیقین

 «انا لله و انا الیه راجعون »

 «ما همه از آن خدائیم و به سوی خدا هجرت می کنیم ».

با درود و سلام به یگانه منجی عالم بشریت مهدی موعود و نائب برحقش خمینی بت شکن و با درود و سلام به شهیدان و رهروان شهیدان، این شهیدانی که مال و جان خویش را در راه اسلام هدیه دادند و ( با ) خون خود نهال انقلاب را آبیاری کردند.

ای پدر و مادر و برادر و خواهر و قوم و خویشان وصیت نامه خود را شروع می کنم:

پدر و مادر ! عزیز بدانید که شهادت مرگ و انهدام نیست بلکه پلی است که انسان را از این دنیا به آن دنیای دیگر ( و از زندان به بهشت ) می رساند. پدر و مادر عزیزم ! اگر خداوند لیاقت شهید شدن به من داد از شما می خواهم که بروید در درگاه خداوند شکر کنید که اینچنین فرزندی به شما داده و فرزند شما شهید شده است. اگر فرزند شما در شهر تصادف می کرد و می مرد بهتر بود یا در سنگر عشق جان خود را فدای اسلام کند؟ مسلم است که شما می گوئید شهید شدن بهتر است. شما کمال من می خواستید و بدانید که کمال انسان در شهادت است و بدانید که کمال خود را از خداوند کسب کردم. ای پدر و مادر و شنوندگان و خوانندگان عزیز از شما می خواهم که به چند بند ذیل عمل کنید:

1 ـ پدر و مادر و برادر و خواهر عزیز ! بعد از شهادتم می خواهم که هیچ گونه نگرانی نداشته باشید و گریه و زاری نکنید و اگر می خواهید گریه و زاری کنید یک جای خلوتی پیدا کنید و به حال مظلومیت امام حسین و طفل صغیرش و اصحاب او گریه کنید و گریه به حال او بکن که کفن نداشت. ای برادر عزیز از شما می خواهم که نگذارید اسلحه گرم من به روی زمین بماند و سرد شود و به جبهه ها بیایید و یاری اسلام کنید و بدانید که خداوند با شما است و همچون ابوالفضل عباس بروید و دشمن را نابود کنید. و ای خواهران مهربان و گرامی ! از شما می خواهم زینب وار بجنگید و مشت محکمی به دهان ضد انقلاب بزنید.

2 ـ ای دوستان و همکلاسیهای عزیزم ! از شما می خواهم که بعد از شهادت من یا در سنگرهای مدرسه یا در سنگرهای جبهه بجنگید و اگر توانائی جنگیدن دارید به جبهه ها و دانشگاههای خودسازی بیایید و اگر درس می خوانید به نحو احسن درس بخوانید تا کشور خودمان خودکفا شود.

3 ـ ای امت حزب الله از شما می خواهم که همیشه دنباله رو خط امام باشید که خط امام همان خط حسین ( ع ) است و تا می توانید در پایگاههای بسیج شرکت کنید که امام می فرماید: بسیج مدرسه عشق است. و تا می توانید در مسجد حضور یابید که امام می فرماید: مسجد سنگر است سنگرها را حفظ کنید و تا می توانید با هم وحدت داشته باشید که دشمن از وحدت شما می ترسد و دشمن با هیچ وسیله ای نمی تواند مردم مسجد را از پای درآورد. در آخر ای امت اسلام بدانید که تمام شهدا آگاهانه در این راه قدم گذاشتند و مردم جهان هرگز به آنها نگویند دیوانه اند. بله مجنونند، مجنون خدا دیوانه عشق، قطره ای هستند که می خواهند به دریا بپیوندند و با دریا شوند و من هم آگاهانه در این راه قدم نهادم و اگر خداوند لیاقت شهید شدن به من داد از دل و جان راضی و خشنودم.

محمدحسین خامسی


 

شهید: علیرضا خطیبی عقدا

فرزند: حسین

شماره پرونده: 13517/65                                 کد شناسایی: 1272845

محل دفن: گلزار شهدای عقدا

 

وصیت نامه شهید علیرضا خطیبی عقدا

13517/65/1/ش

بسم الله الرحمن الرحیم

« انا لله و انا الیه راجعون »

به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان. با سلام و درود فراوان به پیشگاه منجی عالم بشریت ولی عصر امام زمان ( عج ) و نائب برحقش خمینی کبیر، قلب تپنده میلیونها فرد مسلمان و محروم جامعه و با سلام و درود فراوان بر تمامی شهدای را حق و حقیقت آنان که با خون خود درخت تنومند جمهوری اسلامی ایران را آبیاری کرده اند و برای پیروزی انقلاب و جنگ از بهترین چیز خود یعنی جان خود گذشته و چه عاشقانه به معشوق واقعی خود یعنی الله پیوستند و با سلام و درود فراوان بر تمامی رزمندگان جان برکف، این زاهدان شب و شیران روز و این سربازان امام مهدی ( عج ). سخنانم را آغاز می کنم:

   در ابتدا از خداوند بزرگ سپاسگذارم که بر من منت نهاد و راه کمال سعادت را برایم آشکار کرد، دیگر اینکه از خداوند سپاسگزارم از اینکه این سعادت را نصیبم کرد که بتوانم یکی از کوچکترین خدمتگزاران جمهوری اسلامی ایران باشم و امیدوارم این خدمت مورد خواست خداوند قرار گیرد.

پدر و مادر عزیزم ! خوشحالم که فرصتی پیش آمد تا از کلیه زحمات شما قدردانی کنم. مادرم می دانم از کودکی چقدر برای من سختی کشیدی تا مرا بزرگ کردی و چه سختیها در این راه تحمل کردی و چه زحمت هایی که برای من نکشیدی. ای پدر عزیزم ! از پندهایی که به من دادی چه نتیجه هایی گرفتم و چه سختی هایی برای من کشیدی تا بتوانی خرج خانواده را تأمین کنی. برادر عزیزم ! چه کارهایی برای من کردی و چه معرفتهایی از خود نشان دادی که جز از شما از دست هیچ کس دیگری بر نمی آمد از همه زحمات شما متشکرم و قدردانم. خواهر عزیزم ! امیدوارم که در غم من ناراحت نباشی، صبر پیشه کنی که خدا صابران را چه اجر و پاداشی نهاده است، به صادق بگوئید درس بخواند تاشخصی مفید برای جامعه باشد و امیدوارم با پندها و تربیت های خوب او را خوب تربیت کنید. از همه شما رضایت می طلبم که من قدر زحمتهای شما را نمی دانستم و موجب ناراحتی شما می شدم و سخنی دارم با مردم و امت شهیدپرور:

امت شهیدپرور ایران از شما تقاضامندم که سنگرها را حفظ کنید و حضور خود را در جبهه ها حق نشان دهید و آیه شریفه ” ولن یؤخر الله نفسا اذا جاء اجلها والله خبیر بما تعملون “.( و خدا هرگز اجل هیچ کس را از وقتش که فرا رسیده مؤخر نمی کند و خدا به هرچه که می کنید آگاه است ).یقین داشته باشید که مرگ دست خداست.

و سخنی دارم با دوستان: از همه آنها در خواست عفو و گذشت کرده که نتوانستم برای آنها دوست خوبی بوده و فردی مفید برای آنها باشم از . . . معذرت می خواهم که قدر زحمتهای او را ندانستم و دوست خوبی برای او نبودم. امیدوارم که همه دوستان یک به یک از گناهان من درگذشته و مرا ببخشند و از من راضی باشند.

از همه خویشاوندان، عموها، دایی ها و ننه ها و خانواده هایشان درخواست عفو و گذشت کرده و امیدوارم که مرا ببخشند.

پدر و مادر عزیزم ! درباره قرض و نماز و روزه من خود تصمیم بگیرید امیدوارم اگر امکان دارد مرا کنار پسرعمویم به خاک بسپارید.

و در آخر از بهزاد عرب درخواست بخشش کرده که اگر نتوانستم دوست خوب و مفیدی برای او باشم.

و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

و از حضور یکایک استادان و معلمان خویش درخواست بخشش کرده و از آنها درخواست رضایت می کنم و از تمامی همکلاسیها و رفقا درخواست بخشش می کنم.

علیرضا خطیبی عقدا


 

شهید: عبدالحسین خودسیان

فرزند: محمدحسن

شماره پرونده: 11170/61                            کد شناسایی: 1278599

محل دفن: گلزار شهدای سورک میبد

 

وصیتنامه شهید عبدالحسین خودسیان

11170/61/1/ش

بسم الله الرحمن الرحیم

« و لنبلونکم بشیء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرین الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا لله و انا الیه راجعون »

آیات 155 و 156 سوره بقره

درود خدا به روان پاک پاکان و صاحبان درگاه ربوبیش بالاخص امام برحق و رهبر ملت امام خمینی باد.

اینجانب حسین خودسیان افتخار می کنم که در راهی قدم گذاردم که جبهه هایش کاملاً مشخص است. یک طرف تجهیزات و امکانات زیاد ولی ایمان کم و جبهه مقابلش با آگاهی و ایمان کامل نسبت به آنچه انجام می دهد. افتخار می کنم که توانستم در این صحنه الهی که آزمایشی است شرکت می کنم ومنتهای آرزویم آن است که خداوند سعادتی نصیب فرماید و لیاقت شهادت را به ما عطا کند.

والدین محترم: اگر روزی خبر شهادت فرزندان را برایتان آوردند اندوهناک نشوید که فرزندتان به راهی رفت که خداوند آن را توصیه فرموده بود و برایش اجری عظیم که همانا بهشت برین است وعده کرده است. درست است که انسان دارای عواطف و احساسات است و در مقابل مصائب و شدائد عکس العمل نشان می دهد ولی شما سعی کنید که این کار را در مقابل دشمنان انجام ندهید مبادا آنان خوشحال شوند و فرزندتان دل آزرده گردد که ما برای نابودی آنان می جنگیم.

والدینم اگر روزی فرزندم که در بین راه است به دنیا آمد و از شما سراغ پدرش را گرفت به او بگوئید پدرت به مهمانی خدا رفته است بنابراین تو نباید گریه و زاری کنی که پدرت غمگین گردد.

والدین محترم ! فرزندم اگر پسر بود نام حمزه و اگر دختر بود نام فاطمه را بر او گذارید که با تفال با قرآن از خداوند گرفتم.

و اما تو ای همسرم ! اگر روزی شهادت نصیب من گردید بدان که افتخاری بزرگ و اجری عظیم هم برای تو دارد به شرطی که صبر و تحمل داشته باشی و در تربیت فرزندم تلاش و کوشش نمایی تا بتوانی در ساختن و پرداختن فردای اسلام فردی مفید و مؤثر باشد. تو باید در غیبت همسرت تلاش و کوشش خویش را بیشتر سازی تا جای او را در زندگی پر کنی.

خواهر و برادرم از حسین و زینب درس بگیرید که یکی نقش خون را داشت و دیگری پیام را.

پدر و مادرم اگر روزی همسرم طلب مهریه کرد مهریه او را با مقدار پولی که در بانک دارم بپردازید. یک موتورسواری دارم که چون بعد از من قابل استفاده نیست آن را بفروشید و در راه تأمین زن و فرزندم خرج کنید. اگر روزی همسرم در پرورش فرزندانم اکراه و اجبار داشت فرزندانم را نزد خود نگهدارید که خداوند برای صابران اجری عظیم وعده کرده است.

الاسلام یعلوا ولی یعلی علیه ( حسین خودسیان )

در پایان باید عرض کنم که 1000 تومان از شمس علی دنیوی ساکن مزرعه نو طلب دارم به آقای ملکی بگویید که به ایشان تذکر دهد.

چنانکه شخصی از من طلب دارد به پدر و مادر یا خانواده من متذکر شود یا تذکر دهد.

پیام یک شهید این است:

برادران و خواهرانم آنچه می توانید به نماز اهمیت بیشتری دهید و نماز را سبک نشمارید. و السلام به امید پیروزی اسلام بر کفر جهانی.


 

شهید: محمدعلی درویشی محمودآبادی

فرزند: عباس

شماره پرونده: 9653/62                                    کد شناسایی: 1294018

محل دفن: گلزار شهدای محمودآباد میبد

 

وصیت نامه شهید محمدعلی درویشی محمودآبادی

9653/62/1/ش

با سلام و درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران و سلام به تمام رزمندگان اسلام و ای رزمندگان اسلام پیام من به شما این است که هرگز از دشمن هراسی نداشته باشید. من چند تذکر به خانواده می خواهم دهم خانواده خودم و همسر خودم شما از شهید شدن من ناراحت نباشید و حمید پسر بزرگتر خانه است. من می دانم مدتی که باهم زندگی کردیم و شما هرچه بدی از من دیدید من را ببخشید و هر بدی از من دیدید شما من را ببخشید. حمید جان ! اگر من شهید شدم به پدربزرگ خود تسلیت گوی و هرچه گفتند گوش کن. من می دانم که گاهی وقتها از روی ناراحتی شما را می زدم و باید شما من را ببخشید و تمام بچه هایم باید اگر بدی از من دیده اند من را ببخشند. پدر و مادر می دانم که اذیت و آزار زیادی به شما رسانده ام. پدر و مادر عزیزم شما اشتباه من را ببخشید. پدر و مادر عزیزم شما هرچه کردید خانواده من و از خانواده من سرکشی کنید و به هر سه خواهر هرچه اذیت از من دیده اند من را باید ببخشند. برادرم حسین اگر گاهی وقتها شما را ناراحت می کردم و شما را اذیت می کردم من را ببخشید و با همسرم خوب رفتار کن و با هم مهربان باشید و همسرم شما هروقت در جلسه قرآن حاضر می شوید دعای رهبر و رزمندگان را بکنید و پیروزی آنان را از خدا بخواهید. حمید شما هرچه کردید با سه برادرت و خواهرت زهرا و اگر که من شهید شدم و دیگر سرپرست آنان نبودم تو سرپرست آنان باش و شما هرچه کردید مادرت و به حرفهای مادرت گوش کن چون شما پسر بزرگتر خانه هستی و ای همسرم تو زهرا را مانند زینب بزرگش کن و پسرها را مانند حسین تربیت کن و شما هرچه کردید درستان را خوب بخوانید و به درس ادامه دهید که شما و امثال شما امیدهای انقلاب هستید و انقلاب باید به دست شماها بچرخد. و اگر من شهید شدم در مزار شهرداری پهلوی سه برادر شهید خاک کنید و به استادم بگوئید که هرچه بدی از من دید من را ببخشد. و پیام من به ملت این است که فرزندان خود را بگذارند که به جبهه بروند و حاجی مرتضی که با هم کار می کردیم اگر به همدیگر چیزی گفتیم من را ببخشد و به تمام کارمندان شهرداری اگرچه گفتم من را ببخشید و خصوصاً شهردار باید من را ببخشد.

هرکس که تو را شناخت جان را چه کند

فرزند و عیال و خانمان را چه کند

دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی

دیوانه تو هر دو جهان را چه کند

 


شهید: محمدحسین دهستانی یخدانی

فرزند: علی بمان

شماره پرونده: 7884/66                                    کد شناسایی: 1303181

محل دفن: گلزار شهدای بشنیغان میبد

 

وصیت نامه شهید محمدحسین دهستانی

7884/66/1/ش

بسم الله الرحمن الرحیم

خدایا ترا سپاس گویم که توفیق دادی چند روزی از عمر خود در راه اسلام و برای دین سپری کنیم. پرورگارا این چند روز عمر را در زمره مجاهدین فی سبیل الله قرار بده. بارالها ! ما را در این راه شهادت ثابت قدم بدار. ای محبوب من به مقربان درگاهت قسم می دهم ترا که تا مرا نیامرزیده ای از این دنیای فانی بیرون مبر.

وصیت نامه خود را آغاز می کنم:

ای مردم بدانید همه ما رفتنی هستیم دیر یا زود باید از این جهان برویم و ان شاالله اینطور نباشیم که . . . بعد از مرگ نگوییم ای کاش برمی گشتیم و جبران می کردیم. ای مادر و ای برادران و خواهران عزیز در شهادت من زیاد ناراحت نشوید و اگر بدی در حق شما کردم مرا ببخشید که می دانم در شهادت من ناراحت نمی شوید . . . که در فراق من شاید غمگین شوید که اینطور هم نمی خواهم باشد و یادت باشد مادر که وقتی در بیمارستان می رفتی وصیتی نوشته بودی که هروقت اسلام به وجود شما احتیاج داشت بروید و امروز همان روز است که کفر جهانی در مقابل اسلام ایستاده است. از همه مردم می خواهم تا آنجایی که می توانید در راه اسلام قدم بردارید که فردا دیر است.

به امید پیروزی اسلام بر کفر جهانی

گر مرد رهی میان خون باید رفت

                           از پای فتاده سرنگون باید رفت

تو پای به ره در نه و دگر هیچ مپرس

خود راه بگویدت که چون باید رفت

فرزند شما ( محمدحسین دهستانی نهم اسفندماه 1365 )

 

شهید: محمدصادق دهستانی یخدانی

فرزند: علی بمان

شماره پرونده: 12101/61                                  کد شناسایی: 1303182

محل دفن: گلزار شهدای بشنیغان میبد

 

وصیت نامه شهید محمدصادق دهستانی یخدانی

12101/61/1/ش

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خدا. با سلام و درود فراوان بر حضرت مهدی و نایب بزرگوارش امام خمینی و با عرض سلام و درود بر خانواده ام که توانستید فرزندی هرچند ناقابل در راه دفاع از دین و میهن را به درگاه خداوند هدیه کنند و دعا کنید که خدا مرا بپذیرد و از خانواده ام می خواهم که بعد از شهادتم صبر و استقامت خود را حفظ کنید و بیقراری نکنید و از مردم می خواهم که هرکس بدی از من دیده به بزرگی خودش مرا ببخشد.

در پایان از خداوند می خواهم که عمر امام عزیزمان را طولانی و فرج امام زمان را نزدیک بگرداند انشاالله.

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

از عمر ما بکاه و به عمر او بیفزا

نصر و من الله و فتح قریب

مرگ بر آمریکای مردم فریب

محمدصادق دهستانی یخدانی


 

شهید محمدحسن دهقانی شورکی

فرزند: حجی حسین

شماره پرونده: 15155/65                                  کد شناسایی: 1306790

محل دفن: گلزار شهدای شهدیه میبد

 

وصیت نامه رزمنده شهید محمدحسن دهقانی

15155/65/1/ش

بسم ا. . . الرحمن الرحیم

« و لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون »

« مپندارید کسانی که در راه خدا کشته می شوند مرده اند بلکه زنده اند و در نزد خدایشان روزی می خورند ».

با درود و سلام فراوان بر امام عصر و الزمان ( عج ) یاری دهنده رزمندگان و نائب برحقش بوسنده بازوی رزمندگان و با سلام و درود فراوان بر شهداء و ملت شهیدپرور ایران و با سلام و درود بر شما اهالی محترم شهیدیه. لذا چون جنگ بر ما تحمیل شده باید برای دفاع از میهنمان به جبهه رویم تا در این سفر کوتاه به پیروزی بزرگ دست یابیم. اگر ما جوانها از اسلام دفاع نکنیم و شهید نشویم چه کسی باید این کار را انجام دهد و ما حسین وار می جنگیم و تا پیروزی کامل از پای نمی نشینیم و ما از دو طفلان مسلم عزیزتر نیستیم همانطوری که حارث از خدا بی خبر سر آنها را از بدن جدا کرد بگذارید صدام یزید کافر هم سر ما را جدا کند و من از برادران و خواهران شهیدیه می خواهم که اگر حرف بدی از من شنیده اید به بزرگی خودشان ببخشند و برای من گریه نکنند چون که این سفر آخر است و برگشتن من مشکل است. اگر من شهید شدم به جای گریه و عزاداری خوشحالی کنید زیرا شهید عزادار نمی خواهد.

و اما از اینجا وصیتم را با پدر و مادرم و خواهر و برادرانم آغاز می کنم. سپاس بیکران بر خدا باد که شما را جان داد تا همچون فرزندی در دامن خود بزرگ کنید که اینطور آرزوی شهادت داشته باشد. پدرجان و مادرجان تا آنجا که می توانید در تشییع جنازه ام شرکت کنید و تا آنجا که می توانید گریه نکنید و اگر خواستید گریه کنید در تنهایی و آن هم به یاد امام حسین( ع ) گریه کنید و در جمع گریه نکنید که با گریه کردن شما دشمن اسلام و ایران شاد و خوشحال می شود. صبر و بردباری شما باعث شکست بیشتر دشمنان اسلام خواهد شد و من این پیام برای صدام خائن دارم و آن این است به خدا قسم اگر مرا بکشی و خونم را به زمین بریزی در هرقطره خونم نام مقدس خمینی را خواهی یافت و از هر سلول بدنم بانگ تکبیر الله اکبر خواهی شنید و یک چیز دیگر از شما ملت ایران می خواهم و آن این است که هیچگاه امام خمینی را تنها نگذارید و به حرفهای او گوش بدهید و بدان عمل کنید.

پیام دیگر من برای دوستان و همرزمانم:

1 ـ اسلحه را به زمین نگذارید و راه را ادامه دهید که اطمینان دارم اسلام پیروز است.

2 ـ مکتب عزیز اسلام و این آب و خاک اسلامی بر گردن همه ما حق دارد که در حفظ آن کوشش کنید.

3 ـ اگر من شهید شدم در تشییع جنازه ام فقط ذکر خدا را بر لب داشته باشید و ا. . . اکبر را تکرار کنید مبادا در این مورد بدگویی به انقلاب اسلامی شود.

4 ـ  پدر و مادر عزیزم در زندگی رنج فراوان به شما دادم ولی امیدوارم که جانم را در راه شما فدا کنم که راه شما همان راه خدا است.

5 ـ پدر و مادر عزیزم برای من گریه نکنید که صبر و بردباری شما بیشتر باعث شکست دشمنان اسلام خواهد شد و برادرانم را به دین اسلام تشویق کنید و بگویید که راهم را دنبال کنند.

6 ـ همرزمان، دوستان، پدر و مادر را تنها نگذارید که ایشان هستند یار باوفای شما.

7 ـ در پایان با درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب امام خمینی، برافراشته باد پرچم خونین اسلام، الله اکبر خمینی رهبر، زنده باد امام خمینی

و السلام ( خداحافظ )

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار

امام را دعا کنید

رزمندگان را دعا کنید

منتظری را دعا کنید

مورخ: 3/10/1365

امضاء: محمدحسن دهقانی

 


شهید: مهدی دهقانی شورکی

فرزند: غلامعلی

شماره پرونده: 5329/60                                    کد شناسایی: 1306791

محل دفن: گلزار شهدای شهیدیه میبد

 

وصیت نامه شهید مهدی دهقانی شورکی

5329/60/1/ش

بسم ا . . . الرحمن الرحیم

حضور محترم والدین گرامیم مادر عزیزم سلام عرض می کنم پس از تقدیم عرض سلام سلامتی شما را از درگاه خداوند متعال خواهانم. ( به ) خواهران و برادر عزیزم سلام عرض می کنم و تمام خویشان را سلام می رسانم.

پدر گرامیم ما در جبهه شوش با بعثی های مزدور عراقی می جنگیم و ما هیچ ناراحتی نداریم. چند تا جمله به عنوان وصیت به شما می گویم که وقتی در شورک بودم یادم رفت به شما بگویم پدر گرامیم اگر پسر شما لیاقت آن را پیدا کرد که در راه خدا و احکام اسلام شهید شود بعد از شهیدشدن پسرت این زحمت را بکشی که به هرطوری که هست همانطور که در نامه های پیش گفتم:

 1 ـ بعد از آنکه خبر شهادتم را شنیدید خونسردی خود را حفظ کنید و صبور باشید.

2 ـ 130 روز روزه قضاء مرا به جا آورید.

3 ـ در حدود 5 الی 6 ماه نماز قضاء مرا به جا آورید.

امیدوارم که این گفته فرزند حقیرتان را بشنوید. پدر عزیزم سلام گرم مرا به مادر برسان و به او بگو که امید مهدی نباشد همانطور که من امید برگشتن ندارم و به او بگو که شاید خدا عنایتی کرده و مرا نیز در شمار شهدای دیارمان قرار دهد. وقتی که من از شورک بیرون آمدم دیگر  امید برگشت به شورک را نداشتم وقتی از کنار قبرستان گذشتم با خودم گفتم که حتماً این دفعه جای من اینجا خواهد بود ولی هنوز نمی دانم که مادرم و پدرم و خواهرانم و برادرم از من راضی هستند یا نه امیدوارم که از من یعنی پسر حقیرتان راضی شوید تا خدا از من راضی شود.

ولی الان که به سرزمین مقدسی یعنی به جبهه آمده ام شرمنده ام و از شما و اقوام و خویشان می خواهم که مرا ببخشند و پیام مرا به گوششان برسانند البته بعد از آنکه به آرزوی خود رسیدم.

و اما یک حرفی دارم که باید بزنم اگرچه الان قابل آن نیستم که به شما این حرف را بزنم ولی گفتن آن ضرری ندارد و آن این است که مادر عزیزم و خواهرم نماز خود را سبک نشمارید و بعد از نماز برای رزمندگان دعا کنید. پیغمبر اسلام فرمود کسی که نماز خود را سبک بشمارد از امت من نیست.

خداحافظ دیگر عرضی ندارم.

امضاء: مهدی دهقانی